بهترین خودروهای اسپرت زیر 30 هزار دلار

هنوز که هنوزه خودروهای خوش قیمت جایگاه خود را حفظ کرده اند و با وجود طوفان های سهمگین قصد ندارند جایگاه خود را از دست بدهند.

به گزارش خودروتک به نقل از جی اس ام ، حقیقت دنیای خودروسازها سوپر اسپورت های گران‌قیمت و یا فوق لوکس‌های اشرافی نیستند. درواقع تمام این عنوان‌ها و لقب‌ها در ظاهر قرار دارند. باطن این صنعت بیشتر در دست خریداران سطح متوسط و یا پایین جامعه قرار دارد. البته در زمان‌هایی که صنعت خودروسازی تازه تشکیل‌شده بود این قشر سطح بالابودند که توانایی خرید خودرو را داشتند اما خیلی زود با پیدایش انواع شرکت‌های کوچک و بزرگ این رسم شکسته شد.

اگر خریداران معمولی نبودند فولکس‌واگن هیچ‌وقت تبدیل به چنین غولی نمی‌شد تا بتواند هزینه تحقیق و توسعه شرکتی مثل لامبورگینی را بپردازد.

پس اگر یک نگاه گذرا به این معادله بسیار آسان بیندازید متوجه خواهید شد که اگر خریداران معمولی نبودند به‌هیچ‌عنوان خودروهای لوکسی هم وجود نداشتند. برخلاف شرکت‌هایی مثل فراری یا مازراتی که البته در اقلیت هستند شرکت‌های زیادی در تولید خودرو برای خریداران معمولی مشغول به کار هستند. برخلاف برندهای نام دار که برای افزایش قیمت باهم مسابقه می گذارند این شرکت‌ها برای فروش بیشتر محصولاتشان در کاهش قیمت باهم مسابقه می‌دهند.

در این مطلب قصد داریم که به بهترین خودروهای بازار جهانی باقیمت زیر 30 هزار دلار بپردازیم. شاید این خودروها تمام‌عیار نباشند ولی با توجه به هزینه‌ای که برایشان می‌کنید به شما تجربه لذت بخشی از رانندگی می‌دهند و صدالبته مهم‌تر از آن نیاز شما را برای داشتن یک خودرو کم‌خرج و کارآمد را بر طرف می‌کنند. تا وارد لیست نشدیم این را اضافه کنم که بعضی از این خودروها در بازار کشور ما نیز وجود داشتند یا دارند که صدالبته در کشوری که پراید 80 میلیونی دارد این لیست خیلی بدرد بخور نیست وصرفا برای آشنایی شما خواهد بود.

 

اولین خودرو این لیست بدون شک برای شما آشناست. این خودرو چندی پیش در بازار کشورمان حضور داشت و به علت جذابیت ظاهری و امکانات قابل‌توجه مورد استقبال نیز قرار گرفت. این استقبال تا حدی بود که کرمان موتور که نماینده رسمی هیوندایی در بازار کشورمان تلقی می‌شود دست به مونتاژ این خودرو بزند تا قیمت آن را بازهم کاهش دهد؛ اما متأسفانه به دلیل نوسانات شدید نرخ ارز نه‌تنها این خودرو داخلی سازی نشد بلکه کلاً از چرخه واردات نیز حذف شد. اما از این داستان غم‌انگیز که بگذریم باید این نکته را عنوان کنیم که این خودرو ازلحاظ محبوبیت یکی از مدعیان به‌ویژه در اروپا تلقی می‌شود. همان‌طور که می‌دانید مشکل ترافیک در اروپا به علت بافت سنتی شهرها در این قاره همیشه وجود داشته از طرفی با توجه به فرهنگ مردم این قاره به محیط‌ زیست همیشه طرفدار خودروهای کوچک سایز هستند. این خودرو یکی از آن خودروهایی است که به ‌راحتی هر دو خواسته مردم قاره سبز را برآورده می‌کند. البته این خودرو در خاک خودش نیز بسیار موفق عمل می‌کند. شاید مهم ‌ترین رقبای این خودرو برادران کوچک ‌تراز خودش یعنی سری i هیوندایی باشند. ازلحاظ ظاهری با توجه به قیمت این خودرو و کلاس کاری آن نمی‌توان هیچ خرده‌ای به آن وارد نمود. ظاهر بسیار شیک و جذابی دارد که به‌هیچ‌عنوان حس ارزان بودن را به شما منتقل نخواهد کرد. اما این خودرو درزمینهٔ پیشرانه هم شمارا نا امید نخواهد کرد. هیوندایی در این خودرو از یک موتور 4 سیلندر با حجم 2 لیتر استفاده کرده. البته باید به این موتور سیستم توربوشارژ را نیزاضافه کرد تا در این صورت توان تولیدی آن به چیزی در حدود 250 اسب بخار برسد. هیوندایی این خودرو را درتریم اصلی‌اش با یک جعبه‌دنده دستی عرضه می‌کند. قیمت این مدل به 26 هزار دلار می‌رسد. اما شما می‌توانید این خودرو را با یک جعبه‌دنده خودکار نیز خریداری کنید که البته این ویژگی در پکیجی به همراه ویژگی‌های دیگری نظیر رینگ‌های 19 اینچی فولادی و سیستم اسپورت عرضه می‌شود. اگر این مدل را بخواهید باید برای آن در حدود 29 هزار دلار بپردازید.

 

 

مگر می‌شود از خودروساز اقتصادی حرف بزنیم و نامی از مزدا نیاوریم. ما ایرانی‌ها این برند را به‌خوبی می‌شناسیم. البته دلیلش را نمی‌گویم چراکه مثل روز مشخص است کافی است یک سری به میدان میوه و تره‌بار یا حتی ساختمان‌های در حال ساخت بزنید تا دلیلش را بفهمید. پیش از تولید این خودرو سیاست مزدا بیشتر در این بود که سدان‌های خوش قیمت تولید کند. ولی با دیدن اشتیاق مردم برای خرید خودروهای بزرگ یا به اصطلاح suv ها تصمیم گرفت تا رویه خود را تغییر دهد و مانند بقیه شرکت‌های رقیب با تولید این کلاس خودرویی سود کلانی به دست آورد. یکی از تجربه‌های موفق مزدا در این زمینه همین خودرو است. درست است که این خودرو به معنی واقعی کلمه بزرگ سایز نیست اما به‌راحتی می‌تواند انتظارات شمارا از یک خودرو خانوادگی را برآورده نماید. مزدا برای خودرو خود از دو نمونه موتور استفاده کرده. این موتورها درزمینهٔ مشخصه‌های اصلی هیچ تفاوتی باهم ندارند و تنها تفاوت اصلی آن‌ها به استفاده یکی از آن‌ها از سیستم توربوشارژ برمی‌گردد. هر دو موتور 4 سیلندر هستند و حجمی معادل 2.5 لیتر دارند. توان موتور بی توربو شارژ به 187 اسب بخار می‌رسد ولی توان مدل توربو به چیزی در حدود 250 اسب بخار می‌رسد که یقیناً اگر نیاز به یک خودرو قوی‌تر دارید باید به سراغ مدل توربو بروید. البته قیمت مدل توربو از 30 هزار دلار فراتر می‌رود و مورد بررسی ما همان مدل ساده این خودرو است. مزدا برای اینکه یک خودرو خانوادگی واقعی ساخته باشد از جدیدترین جعبه‌دنده اوتومات خود که یک نمونه 6 سرعتِ است در هر دو مدل استفاده کرده است. با توجه به قیمت این خودرو خیلی انتظاری از این خودرو درزمینهٔ طراحی به‌ویژه در کابین آن نداریم. واقعیت ماجرا هم این است که طراحی داخلی کابین بسیار ساده و البته تا حدی بی ‌روح به نظر می‌رسد. اما اوضاع در بیرون خودرو کاملاً فرق می‌کند و ما بایک طراحی کاملاً هیجان‌انگیز و مشتری‌پسند طرف هستیم. قیمت نمونه عادی این خودرو در بازار جهانی در حدود 25 هزار دلار است که برای یک SUV رقم فوق‌العاده‌ای به نظر می‌رسد.

 

 

درست است. تعجب نکنید. عضلانی‌هایی هم وجود دارند که زیر 30 هزار دلار قیمت داشته باشند. البته نکته بسیار مهمی که دراین‌ بین قرار دارد این است که با این قیمت صرفاً یک خودرو دارید که لقب عضلانی را با خود دارد. شاید سیاست فورد در این قسمت کمی اشتباه باشد. درست است که در ابتدا قیمت این خودرو شمارا ازخود بی‌خود می‌کند ولی باگذشت مدت‌زمان اندکی از خود می‌پرسید که آیا این ماستانگ لذت یک ماستانگ 60 هزار دلاری را می‌دهد. حقیقت این است که اکثر خریداران این خودروها شیفته توان بالای آن‌ها می‌شوند. حال شما به‌عنوان سازنده بیایید و بزرگ‌ترین ویژگی این خودروها را حذف کنید و نام عضلانی اقتصادی بر آن بگذارید. شکی نیست که شما در حال تولید یک محصول هستید که ارزشش از یک هاچبک شهری نیز کمتر است. بزرگ‌ترین اشتباه فورد در این خودرو به استفاده آن از یک موتور 4 سیلندر با حجم 2.3 لیتری اکوبوست برمی گردد. تمام این اعداد و ارقام نوعی توهین محسوب می‌شوند. اولاً ترند همیشگی عضلانی‌ها استفاده آن‌ها از موتورهای 8 سیلندر بوده دوما حجم موتور این خودروها معمولاً بیش از 4 لیتر است و سوما و از همه بدتر هیچ‌کدام ویژگی بدردنخور موتور دوستدار محیط ‌زیست را ندارند. به نظر شما کسی که یک خودرو آمریکایی آن‌هم از نوع عضلانی می‌خرد ذره‌ای برای محیط‌زیست ارزش قائل می‌شود. توان این خودرو در بهترین حالت آن به 280 اسب بخار می‌رسد که برای یک عضلانی فاجعه بار به نظر می‌رسد. قیمت این خودرو به 26 هزار دلار می‌رسد.

 

 

CIVIC از آن خودروهای محبوب و دوست‌داشتنی است که با یک قیمت بسیار منطقی شمارا به آنچه می‌خواهید می‌رساند. این خودرو در دهمین نسل خود قرار دارد و آن‌قدر محبوب و دوست‌داشتنی است که حالا حالا ها آن را بر روی خطو ط تولید کارخانه هوندا خواهیم دید. نکته جالب این است که این خودرو توانسته در بازار پراز رقیب آمریکا به جایگاه مناسبی برسد. عمده خریداران این خودرو در آمریکا بیشتر دانشجویان بودند که بسیار جالب‌توجه است. یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های این خودرو که درفروشش هم بسیار تأثیر گذاشته بحث مصرف سوخت آن است. هوندا در این خودرو از یک موتور 1.5 لیتری 4 سیلندراستفاده کرده. البته برای اینکه توان این خودرو در مقابل رقبا پایین‌تر نباشد هوندا مجبور شده تا دست ودلبازانه از یک توربوشارژ نیز در این خودرو استفاده کند تا توان این خودرو درنهایت به 205 اسب بخار برسد. هوندا در این خودرو از یک جعبه‌دنده 6 سرعته دستی استفاده کرده. متأسفانه در هیچ تریمی از این مدل نمی‌توان از سیستم اوتومات بهره برد. در ضمن این خودرو از سیستم چرخ‌های عقب متحرک استفاده می‌کند که از آن بیشتر یک خودرو قدرتی می‌سازد. ازلحاظ طراحی ظاهری این خودرو شمارا راضی نگه می‌دارد ولی بازهم نمی‌توان حس ارزان بودن را از آن دریافت نکرد. با تمام این‌ها نمی‌توان این خودرو را یک خودرو بد نامید چراکه تمام آنچه را که از یک خودرو انتظار دارید را به شما هدیه می‌دهد. شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که قرار بود در روزهای برجامی پای این خودرو به بازار کشورمان نیز باز شود که متأسفانه هیچ‌گاه این اتفاق نیفتاد. قیمت جهانی این خودرو در حدود 25 هزار دلار است.

 

 

این‌یکی یک وانت است. البته وقتی می‌گویم وانت منظورم فقط یک وانت معمولی است. برای اینکه منظورم را متوجه شوید کافی است به این مثال توجه کنید. هایلوکس تویوتا یک وانت واقعی است. فکر کنم منظورم را متوجه شده باشید. زمانی که فورد وانت بی‌نظیر F-150 را می‌فروخت و از سود بالای آن لذت می‌برد به این فکر افتاد که شاید با توجه به بازه قیمت این خودرو اکثر افراد رغبتی برای خریدش نشان ندهند. تازه در خارج از خاک آمریکا کمتر کسی حاضر بود برای یک خودرو دشمن محیط‌زیست هزینه کند. ازاین‌رو فورد به این فکر افتاد که یک وانت با محوریت فروش در خارج از خاک آمریکا تولید کند. نتیجه تلاش فورد به این محصول ختم شد. جالب است که این خودرو از همان موتور 2.3 لیتری اکوبوست استفاده‌شده در ماستانگ بدرد نخور استفاده می‌کند. این خودرو وزنی در حدود 3400 کیلوگرم دارد. بنابراین از این موتور خیلی نمی‌توان توقع بالایی داشت. یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌های این وانت با نمونه اعلا در این کلاس یعنی F-150 در این است که این خودرو تنها می تواند 830 کیلوگرم بار با خود جابه‌جا کند. این در صورتی است که وانت دیگر فورد می‌تواند تا 2200 کیلوگرم بار با خود جابه‌جا کند. در کل از این وانت نمی‌توان انتظار بالایی داشت. اگر بخواهیم این وانت را در یک کلاس قرار دهیم بدون شک آن کلاس وانت‌های شهری خواهد بود. درزمینهٔ طراحی این خودرو کمی خوش‌چهره‌تر از برادران بزرگ‌ترش است ولی شکی نیست که زیباترین وانت جهان ‌همچنان‌ هایلوکس تویوتا است. در پایان با توجه باقیمت این محصول نمی‌توان از آن ایراد بزرگی گرفت. قیمت این خودرو در بازار جهانی در حدود 25 هزار دلار است.

 

 

انصاف نبود اگر نام ارزان‌ترین خودرو اسپرت جهان را نمی‌آوردیم. نمی‌دانم چرا ولی این خودرو با خودرو BRZ سوبارو تقریباً یکی هستند اما سوبارو ترجیح داده قیمت خودرو خود را بالاتر از همزادش تعیین کند. شکی در این نیست که نمی‌توان این خودرو را یک اسپورت کامل نامید ولی با توجه به محدوده قیمتی به نظر لقب بدی برایش نباشد. شاید بزرگ‌ترین مزیت این خودرو نسبت به رقیب اصلی‌اش به بحث قیافه آن برگردد. بدون شک طراحی این خودرو جوان‌پسند تر است. موتور این خودرو یک نمونه 4 سیلندر است که از فناوری توربو استفاده می‌کند. توان این موتور درنهایت به 205 اسب بخار می‌رسد. البته که با توجه به وزن و هیکل این خودرو این قدرت برای این خودرو کاملاً کافی به نظر می‌رسد. اگر هم که این قدرت شمارا راضی نمی‌کند می‌توانید مدل GT این خودرو را انتخاب نمایید. گفتنی است گه مدل GT در حدود 2 هزار دلار گران‌تر از مدل پایه است. این خودرو برای آن دسته از افراد که طرفدار خودرو های اسپرت هستند و البته بودجه زیادی هم برای خرید مدنظر ندارند بسیار مناسب و معقول به نظر می‌رسد. قیمت مدل پایه این خودرو در بازار جهانی در حدود 26 هزار دلار است.

 

 

نمی‌دانم چرا شرقی‌ها تا به این اندازه طرفدار طراحی‌های زشت هستند. این خودرو یکی از آن خودروهایی است که نگاه کردن به آن شمارا به خندیدن وادار می‌کند. طراحی عجیب ‌وغریب جعبه‌ای شکل این خودرو در نوع خود جالب و البته حال به هم زن است. نمی‌دانم کیا با خود چه فکری کرده. استفاده از این طراحی نه‌ تنها در قسمت جلوه بصری خودرو هیچ مزیتی ندارد بلکه در وزن خودرو نیز تأثیر منفی بسیار بدی از خود به‌جا گذاشته است. از طراحی بد این خودرو که بگذریم دیگر نقطه منفی جدی از این خودرو نمی‌بینیم. بااینکه این خودرو یک شاسی‌بلند است اما به‌عنوان پیشرانه در آن از یک موتور 4 سیلندر با حجم 1.6 لیتر استفاده‌شده است. شکی نیست که این موتور برای این خودرو ناکافی است. به همین دلیل هم کیا تصمیم گرفته که از سیستم توربوشارژ نیز کمک بگیرد. توان این خودرو درنهایت به 205 اسب بخار می‌رسد. البته این خودرو وظیفه خود را به‌عنوان یک خودرو شهری به نحو احسن انجام می‌دهد. قیمت این خودرو در بازار جهانی در مدل پایه از 17 هزار دلار شروع‌شده و در بهترین تریمش به 30 هزار دلار می‌رسد.

 

 

نوبتی هم که باشد نوبت به یک خودرو آفرود می‌رسد. شکی نیست که جیپ را همه به خاطر ساخت این خودرو افسانه‌ای تحسین می‌کنند. این خودرو یکی از افسانه‌های خودروسازی جهان محسوب می‌شود. امیدوارم بتوانم که تاریخچه این خودرو دوست‌داشتنی را برای شما عزیزان قرار دهم. این خودرو هنوز هم از سبک طراحی همیشگی‌اش پیروی می‌کند. این خودرو جزو با اصل و نسب‌ترین خودروهای جهان محسوب می‌شود. در ایران این خودرو مدت‌ها به‌عنوان گزینه اول آفرود بازان محسوب می‌شد. البته با توجه به محدودیت‌های کشورمان در استفاده از خودروهای آمریکایی دیگر هیچ‌گاه مدل‌های جدید این خودرو وارد ایران نشدند. محبوبیت این خودرو بیشتر به توان بالای آن بازمی‌گشت. این خودرو قدرتمندترین خودرو این لیست نیز هست. جیپ در این خودرو از یک موتور 6 سیلندر 3.6 لیتر استفاده می‌کند. این موتور می‌تواند به‌صورت تک 300 اسب بخار توان تولید نماید که با چنین قیمتی یک ویژگی بسیار مهم تلقی می‌شود. جیپ در خودرو خود از سیستم چهارچرخ متحرک استفاده کرده تا تجربه آفرود را بسیار لذت‌بخش‌تر نماید. خریداران این خودرو می‌توانند این خودرو را با جعبه‌دنده دستی یا اوتومات سفارش دهند. درزمینهٔ ظاهر این خودرو همچنان از همان طراحی دوست‌داشتنی و خاطره‌انگیز همیشگی‌اش استفاده می‌کند. در کابین هم همه‌چیز ساده است و هیچ‌چیز لوکسی دیده نمی‌شود. قیمت این خودرو فوق‌العاده در بازار جهانی در حدود 28 هزار دلار است.

 

 

این‌یکی را اکثر ایرانی‌ها می‌شناسند. این خودرو به معنای کامل کلمه کارآمد بود. هم ظاهر خوبی داشت وهم حس دلپذیری از رانندگی را انتقال می‌داد. شاید هیچ‌گاه در ایران پای CIVIC هوندا باز نشد ولی در بازار جهانی این خودرو همیشه یک پله از کرولا جلوتر بود. تویوتا هیچ‌گاه این را نپذیرفت که کرولا محبوبیت CIVIC را ندارد ولی واقعیت این بود که کرولا تا مدت‌ها در سایه خودرو هوندا پنهان بود و هرکجا که خودرو هوندا می‌رفت دیگر جایی برای کرولا باقی نمی‌ماند. شاید دلیل اصلی این اتفاق بیشتر به این دلیل بود که این CIVIC از امکانات بیشتری نسبت به کرولا بهره می‌برد. اما بالاخره تویوتا از اشتباهاتش درس گرفت و تصمیم گرفت که این قاعده را تغییر دهد. ازاین‌رو در نسل دوازدهم این خودرو امکانات جالبی ارائه کرد که CIVIC از آن محروم بود. ازجمله این امکانات می‌توان به‌اضافه شدن کنسول تمام کامپیوتری یا دستیار صوتی الکسا آمازون اشاره کرد. تویوتا از کرولا به‌عنوان یک خودرو دوست دار محیط ‌زیست و کم‌مصرف یاد می‌کند. در این خودرو از یک موتور 2 لیتری 4 سیلندر استفاده‌شده. این موتور هیچ اضافاتی ندارد و می‌تواند 160 اسب بخار توان تولید نماید. البته شاید توان این خودرو تفاوت 40 اسب بخاری با خودرو CIVIC داشته باشد ولی درزمینهٔ مصرف سوخت این کرولا است که گوی رقابت را می‌رباید. واقعیت این است که برای یک خودرو شهری که حداکثر سرعتش در مواقع لزوم به 90 کیلومتر بر ساعت می‌رسد مصرف سوخت مهم‌تر از توان موتور است. قیمت این خودرو در مدل پایه از 20 هزار دلار شروع‌شده و در بالاترین تریمش به 27 هزار دلار می‌رسد.

 

 

اما نوبتی هم که باشد می‌رسیم به بهترین هاچبک جهان. این خودرو آن‌قدر معروف هست که نیازی به معرفی ندارد. رقیب اصلی این خودرو فورد فوکوس است. شاید بزرگ‌ترین برتری GTI نسبت به رقیب آمریکایی به طراحی ظاهری برگردد. طراحی این خودرو جوان‌پسند تر است. این خودرو درزمینهٔ پیشرانه یک موشک کوچک محسوب می‌شود. فولکس‌واگن در این خودرو از یک پیشرانه 2 لیتری 4 سیلندراستفاده می‌کند. تازه باید به این خودرو یک سیستم توربو شارژ نیز اضافه کنیم. درنهایت این خودرو می‌تواند 245 اسب بخار توان تولید نماید. قیمت این خودرو در حدود 28 هزار دلار است.

 

 

این خودرو را با مورد قبلی از مزدا اشتباه نگیرید. می‌دانم بسیار به هم شبیه هستند ولی عمده تفاوتشان در کلاس کاری شان قرار دارد. این‌یکی یک کراس اوور کوچک سایز است ولی قبلی یک SUV بود. این خودرو از یک موتور 2.5 لیتری 4 سیلندر استفاده می‌کند که درنهایت تلاش می‌تواند 186 اسب بخار توان تولید کند. ظاهر این خودرو با برادر بزرگ‌تر از خودش هیچ تفاوتی ندارد و درمجموع می‌توان آن را راضی‌کننده نامید. البته اوضاع در داخل کابین چند پله بدتر از وحشتناک است. شاید زیباترین قسمت کابین این خودرو فرمان باشد چراکه واقعاً هیچ بخش جذاب دیگری در داخل این خودرو وجود ندارد. ظاهراً مزدا معنی این مثال هیچ ارزانی بی‌حکمت نیست را به‌خوبی می‌داند و صدالبته که آن را سرلوحه کارش قرار داده است. اما یک نکته مثبت در مورد این خودرو وجود دارد و آن این است که شما می‌توانید در این خودرو از یک جعبه‌دنده اوتومات 6 سرعته استفاده نمایید. قیمت این خودرو از 21 هزار دلار تا 26 هزار دلار است.

 

 

این‌یکی واقعاً خودرو مناسب و دوست‌داشتنی است. ظاهر زیبا اندازه بزرگ و امکانات درخور توجه تنها گوشه‌ای از ویژگی‌ها این خودرو است. انصافاً باید این خودرو را یکی از بهترین خودروهای ساخته‌شده توسط تویوتا بنامیم. البته بارزترین ویژگی این خودرو به هیبریدی بودن آن بازمی‌گردد که در چنین بازه قیمتی یک ویژگی بی‌نظیر برای این خودرو محسوب می‌شود. تویوتا در این خودرو از یک موتور نیمه برقی استفاده می‌کند. حجم قسمت بنزینی این موتور 2.5 لیتر است. این موتور یک نمونه 4 سیلندر است که می‌تواند درمجموع توان خود را به 220 اسب بخار برساند که برای کاربری‌های روزمره و یا حتی سفرهای کوتاه نیز مناسب به نظر می‌رسد. قیمت این خودرو در بازار جهانی به حدود 28 هزار دلار می‌رسد. البته قرار بود این مدل از این خودرو وارد بازار کشورمان شود که به دلایلی که اکثراً می‌دانند هیچ‌گاه این اتفاق نیفتاد.

 

 

اما آخرین خودرو این لیست نیز متعلق به مزدا است. البته این خودرو اولین و آخرین رودستر این لیست نیز هست. این ویژگی را بیش از این در بازه قیمتی بیش از 40 هزار دلار دیده بودیم ولی حالا به لطف مزدا یک خودرو 28 هزار دلاری نیز به این قابلیت مجهز شده است. این خودرو ازلحاظ ظاهر بی‌شباهت به تویوتا 86 نیست. ولی بااین‌حال از طراحی این خودرو می‌توان به میزان زیادی رضایت داشت. طراحی بیرونی گرم و جذاب است. در داخل این خودرو نیز اتفاقات خوبی افتاده. باوجوداینکه خیلی امکانات زیادی در کابین وجود ندارد ولی نحوه چینش سخت‌افزار موجود در کابین جذاب به نظر می‌رسد که در عین سادگی شمارا راضی نگه می‌دارد. مزدا در این خودرو از یک موتور 2.5 لیتری 4 سیلندر استفاده کرده است که می‌تواند درنهایت 181 اسب بخار توان تولید نماید. نهایت سرعت این خودرو به‌ طرز نا امید کننده‌ای به تنها 210 کیلومتربرساعت می‌رسد. در پایان باید گفت این خودرو به‌هیچ‌وجه طرفداران سرعت را راضی نمی‌کند اما ویژگی رودستر بودنش آن را به یک انتخاب معقول تبدیل می‌کند.

صحبت از این خودروها بیشتر از اینکه برایم جذاب باشد ناراحت‌کننده است چراکه با توجه به بازار خودروی کشورمان و قیمت این خودروها می‌توان فهمید که صنعت و بازار خودرو کشورمان چه تفاوت فاحشی با دیگر نقاط جهان دارد. در ایران هنوز مردم سوار پراید 80 میلیونی می‌شوند اما در دنیا با پول همان پراید می‌توان یک خودرو شاسی‌بلند تهیه کرد. در پایان چیزی غیر از افسوس و البته امید برای ما باقی نمی‌ماند.