یک روز با لافراری؛ هیولای سرخ
برای دیدار با فراری لافراری راهی شهر مارانللو ایتالیا شدم، تا جز اولین افرادی باشم که شانس راندن سرکش ترین اسب تاریخ فراری را دارد.
به گزارش خودروتک، از مدتها پیش، مطمئن بودم که فراری با نام گذاری سوپرکار هیبریدی خود مشکل خواهد داشت، لافراری. به نظر کلمه رمانتیک و عاشقانهای است. اما وقتی آن را به انگلیسی ترجمه میکنید، The Ferrari معنی میدهد که چندان جالب توجه نیست، انگار پژو نام بهترین محصولش را “این پژو” گذاشته باشد. واقعا مضحک است. لافراری هم درهرصورت نام احمقانهای به نظر میرسد و عجیبت است که مدیران فراری راه حل دیگری پیدا نکرده اند. البته این خودرو چیزی فراتر از افسانه است، مثل جنسن اینترسپتر نیست، که نام جالبی داشت اما در اصل ماشین مزخرفی از آب در آمد. اگر در کنارش بیایستید، از شدت ذوق و شعف دچار اختلال در تنفس خواهید شد، چه برسد که سوارش شوید و با آن رانندگی کنید!
رایکونن پشت فرمان لافراری
در طی راه به یاد ویدیوئی افتادم که قبلتر دیده بودم. در آن فیلم، کیمی رایکونن راننده فرمول یک فراری در حال رانندگی با لفراری در پیست فیورانو است و در حین رانندگی تقریبا در هر گوشهای از پیچ به آستانه از دست دادن کنترل خودرو میرسد، در همین حین و بین از اگزوز لافراری، آتش هایی همچون آتش فشان وزو ایتالیا خارج میشود. در آخر هم کیمی رایکونن، قهرمان فرمول یک در سال ۲۰۰۸، کنترل این تازه ترین سوپر اسپرت فراری را از دست میدهد و در داخل چمنزار کناری پیست اسپین میشود. با دیدن این ویدیو به کلی اعتماد به نفسم را برای کنترل این فراری بی پروا از دست دادم.
یکی از دلایلی که استایل خودروهای فراری را دوست دارم، این است که بر خلاف پورشه هرگز درگیر طراحی کلاسیک و رو به گذشته نیستند. از سوی دیگر مانند بعضیها طراحی بزدلانه و احمقانهای را به عنوان یک خودروی مدل ۲۰۱۴ عرضه نمیکند. فراری همیشه با طرحی مدرن، به روز و قاطعانه در عین استفاده از نکتههای ریز طراحی کلاسیک، همه رقیبان را میخکوب میکند، گرچه در بعضی از مدلها این رویه چندان جواب نداده است و این هم نشانه دیگری از ارزشمندی یک فراری قدیمی نسبت به نوادگان خودش است.
اما هریک از محصولات فراری زمانی ارزشمند میشوند که عملکرد و سواری قابل توجهی را ارائه دهد و یک قدم جلوتر از مدلهای قبلی باشد، در غیر این صورت حیثیت آن زیر سوال خواهد رفت و همچون رنجروری میشود که قابلیتهای off road ندارد!
من عاشق سوپرکارها هستم، گرچه شاید برای شما عجیب باشد. به نظر خودم هم سوپرکارها استفادههای گستردهای ندارند و اکثر اوقات آنها را وسیلهای مضحک میپندارم، اما با این وجود، سوپر کارها ابزاری هستند برای تحسین و لذت، حتی زمانی که با آنها رانندگی نمیکنید، وجودشان در پارکینگ میتواند آرامش بخش و قوت قلب باشد. هر از چند گاهی نگاهشان میکنید و غرق در لذت زیبایی، مهندسی و سرعت میشوید.
من برای زندگی روزمره معمولا از هاچ بکهای اقتصادی استفاده میکنم ولی در بین سوپرکارها از همه بیشتر عاشق فراری هستم، و در واقع آنها به من احساس جوانی و طراوت میبخشند.
لفراری به عنوان گل سر سبد محصولات فراری بشدت باشکوه و با عظمت است، که باید هم باشد. تحرکات آن در گوشه و کنار پیچها همچون لامبورگینی آونتادور نیست که با سیستم چهار چرخ متحرک به نرمی پیچ را در مینوردد، لافراری در هر لحظه جنب و جوش دارد و میتواند از سنتهای یک سوپر ماشین فوق العاده توامند به خوبی دفاع کند.
کابین لفراری
در داخل کابین لافراری، همه چیز با طراحی عجیب و غریب قالب بندی شده است و کاملا مشخص است که مهندسان فراری به دنبال یک طراحی زیبا و کاهش حداکثری وزن بوده اند. گرچه هرگز به مانند یک معبد تنگ و کوچک که پوشیده شده از از کائوچو و مواد مختلف و چرم آلکانترا نیست، اما در عوض ساده، اسپرت، سبک وزن و بسیار با کیفیت به چشم میآید.
تقریبا تمامی تکنولوژیهای جدیدی که در سوپرکارها استفاده میشود در لافراری حضور دارند. این ابر خودرو از فیبرکربن ساخته شده است، گرچه با مواد دیگری هم ترکیب شده است، اما در دستگاه اتوکلاو، فیبرکربن تحت ۱۵۰ درجه سانتی گراد و به مدت سه ساعت کاملا پخته و آماده میشود، که به طرز عجیبی روش تولید بسیار گران قیمتی است.
قطعات متحرک مخصوص آیرودینامیکی آن در سرتاسر بدنه دیده میشوند:اسپیلیترها، بالچههای کار شده در جلو و عقب خودرو که هرگز بدون دلیل بالا و پایین نمیشوند. مشابه همین تکنیک در پورشه ۹۱۱ جدید هم وجود دارد، اما رقص این قطعات حتی با زاویه کم بستگی به نحوه رانندگی شما دارد. آنها میدانند که برای ورود به پیچ و خروج از آن چه آرایشی را باید داشته باشند تا همه چیز در بهترین حالت باشد.
فاصله بین دو محور جلو و عقب لافراری دقیقا همانند مدل ۴۵۸ ایتالیاست، اما در کمال تعجب سریعترین اسب مارانللو در مقایسه با ۴۵۸، چهار سانتی متر باریک تر شده است و مرکز ثقل آن هم سه و نیم سانتی متر پایین تر آمده است. به گفته مهندسان فراری، چنین تغییرات باعث میشوند که لافراری حدود ۲٫ ۲ ثانیه در طی مسیر پیست نوربرگ رینگ سریعتر از ۴۵۸ باشد، دقت ویژه به مسئله تقسیم وزن دلیل خوبی برای توضیح این مسئله است که چرا صندلی راننده کاملا ثابت و غیرقابل تنظیم است، در واقع به جای صندلی، پدالها حرکت میکنند و متناسب با هر رانندهای تنظیمات مخصوص به خود را دارند.
جالب است که ثابت کردن صندلیها در عمل نیاز به فضای داخلی طویل را از بین برده است و بدین ترتیب در وزن نیز صرفه جویی شده است، چرا که یک صندلی معمولی نیاز به فضای زیادی برای تنظیم در طول و ارتفاع دارد و از این رو یک صندلی ثابت و حالت قرار گرفتن مثل رانندههای فرمول یک، باعث کاهش مرکز ثقل خودرو هم میشود.
این داستان واقعا فوق العاده و اعجاب انگیز است، گرچه چیزی که این مدل را اعجاب انگیز تر میکند، این است که اولین مدل هیبریدی فراری است، این خودرو مجهز به یک موتور احتراق داخلی معمولی، و یک موتور الکتریکی است. بدین ترتیب از لافراری به عنوان یک هیبریدی سری نام برده میشود، همانند فیسکر، که موتور احتراق داخلی به مانند یک ژنراتور همیشه در حال تولید نیروی برق است.
همچنین سیستم KERS (سیستم بازیابی انرژی جنبشی) یک مکمل قدرت کامل است، تکنولوژیای که مستقیم از دنیای خودروهای فرمول یک آمده و به لافراری تزریق شده است.
این مسئله بسیار مهم است که لافراری، به تنهایی تنها به صورت الکتریکی نمیتواند حرکت کند، زیرا فراری صراحتا میگوید:ما علاقهای به ساخت خودرویی که به کمک نیروی برق حرکت کند نداریم و تنها موتورهای برقی برای نیروبخشیدن به موتور احتراق داخلی استفاده میکنیم. پس تنها سوخت مورد نیاز این خودرو بنزین سوپر با درجه اکتان بسیار بالا و طبیعتا بدون سرب است.
این در حالیست که برای پورشه ۹۱۸ اسپایدر و مکلارن P1 به عنوان مهمترین رقبای لافراری، حالت رانندگی تمام الکتریکی (بدون آلایندگی) هم در نظر گرفته شده است و این سوپر اسپرتها بر خلاف فراری میتوانند همچون روحی سرگردان به صورت کاملا بی صدا در شهرهای شلوغ تردد کنند.
اما برای دست اندر کاران فراری ، موتور الکتریکی و باتری ها، تنها ابزاری برای صرفه جویی در انرژی و افزایش قدرت هستند و در زمان ترمز گیریها نیز سیستمKERS ، انرژی قابل ملاحظهای را جمع آوری و تبدیل به انرژی مکانیکی میکند و قدرت مضاعفی را در هنگام شتاب گیریها برای شما به ارمغان میآورد.
بنابراین نمیتوان مجموعه مولد قدرت لافراری را به دو موتور V12 789 اسب بخاری و یک موتور الکتریکی به قدرت ۱۶۱ اسب بخار تقسیم کرد، چرا که لافراری به معنی واقعی کلمه یک ابرخودرو ۹۵۰ اسب بخاری است، که تنها موتور الکتریکی به سادگی یک عنصر مکمل است. به عبارت دیگر موتور احتراق داخلی هیچ وقت خاموش نمیشود و همیشه در حال تولید قدرت برای شارژ باتریها یا چرخاندن چرخ هاست، همین مسئله است که این فراری را سرکش ترین فراری تاریخ مبدل میسازد. این خودرو سریع ترین راه برای رسیدن به قدرت خالص را در اختیار دارد.
شاید یک نکته ساده در مورد طرز فکر مهندسان فراری این باشد که، نواقص و کاستیهای موجود در موتورهای احتراق داخلی را به عنوان یک اصل پذیرفته اند، آنها به خوبی میدانند که شیوه تولید قدرت در موتورهای احتراق داخلی بر خلاف موتورهای برقی، خطی نیست و برای بهره گیری از قدرت یک پیشرانه احتراق داخلی وجود گیربکس الزامیست، در حالی که با وجود استفاده از موتورهای برقی توانمند، محدودیتهای اینچنینی پیشرانه اصلی کمرنگ میشود.
بهترین راه از لذت بردن یک سوپرکار، داشتن یک موتور دور بالاست، که قدرت را در دور هرچه بیشتر ارائه میکند، موتوری که به سختی و به شدت تلاش میکند تا قدرت را در اختیار شما قرار دهد و همچون موتورهای دیزلی نیست که یک خط تولید گشتاور عجیب و غریب دارند، و گشتاور مورد نیاز شما را در هر دور موتوری تامین میکنند. یک پیشرانه بنزینی با مکملهای برقی، در واقع از نظر عملکرد چیزی بین یک موتور بنزینی توانمند دور بالا و یک موتور دیزل توانمند دور پایین است. با چنین آرایشی در هیچ دور موتوری بدون گشتاور و قدرت نخواهید بود و هرگز این باند قدرت در دور موتوری پاره نمیشود.
این مسئله دقیقا در لافراری وجود دارد، گشتاور در دور پایینی ارائه میشود، اما اگر نیاز به سرعت بیشتر دارید، خوب مسئلهای نیست، همچون موتورهای مسابقهای کلاسیک، این امکان برای شما وجود دارد، اینجاست که برای تک تک اعضای تیم فرمول یک اسکودریا فراری دست خواهید زد. آنها هست که با دانش خود تکنولوژی فرمول یک را به خیابانها آورده اند و سال هاست پیشتاز صنعت خودروسازی هستند.
امیدوارم شما از من سپاسگذار باشید، چرا که با دقت مشهور “جیمز می” در حال تشریح همه مشخصات فنی لافراری هستم و در کمتر مقالهای به این سادگی برای شما این مسائل تشریح شده است. مثلا سیستم KERS یک پدیده ساده در دنیای فیزیک قلمداد میشود، اما وقتی که وارد خودروهای واقعی شود، عملکرد بسیار پیچیدهای را شاهد خواهید بود و وای به حال روزی که چنین تکنولوژی هایی دچار عیب و ایراد شوند.
پشت فرمان سریعترین فراری جادهای
اگر شما این شانس را دارید که یک فراری لافراری داشته باشید، همه این مسائل فنی و داستانهای خسته کننده را فراموش خواهید کرد، راننده تست درایو فراری، در حین رانندگی این خودرو در کنارم نشسته بود تا به صورت کلی من را راهنمایی کند، اما به واقع این کار نیاز نبود، زیرا این خورو یک فراری است، کنترل و رانندگی با آن بسیار شبیه به فراری ۴۵۸ ایتالیا است و اگر توانایی رانندگی با یک خودروی معمولی را دارید، به راحتی هرچه تمام تر میتوانید لافراری را هم برانید. البته به شرطی که قصد نداشته باشید پدال گاز را بیش از حد فشار دهید.
لافراری یک سوپر کار سریع و زیبا، در عین حال بشدت قابل کنترل است که فرمان دهی خارق العادهای هم دارد. موتور این خودرو در مقایس با مدل قبلی یعنی انزو، مقدار قابل توجهی co2 کمتری تولید میکند. البته ۳۳۰ گرم به ازای هر کیلومتر شاید بازهم عددی نباشد که دوست داران محیط زیست را راضی کند، اما نشان دهنده این است که نسل تازه موتورهای بنزینی تا چه حد کم مصرف و پاک شده اند، تکنولوژی هیبریدی فراری در این زمینه مثل یک تقلب بزرگ میماند و شاید برای بسیاری دوست داران محیط زیست رقمی غیرقابل باوری هم باشد، به خصوص اگر معنای ۹۵۰ اسب بخار را به خوبی بدانند. . .
می توانید با انتخاب حالتی در صفحه نمایش، میزان سوخت استفاده شده را به شکل لحظهای مشاهده کنید، گرچه من چندان آن را توصیه نمیکنم. زیرا کمی در حین رانندگی، دچار حواس پرتی خواهید شد.
هنگامی که در حال سواری در جادههای پر پیچ و خم در تپههای اطراف مودنا بودم، به یک پیچ تند وارد شدم، احساس کردم که چرخ عقب در حال خارج شدن از مسیر است، برای یک لحظه به شکل ناخواگاه گاز را رها کردم به فکر سبک کردن دنده بودم تا نیروی وارد به چرخها کم شود، اما لحظهای طول نکشید که پس از سبک کردن دنده، احساس کردم که موتور برقی وارد مدار شده و لافراری با گشتاوری بیشتر از قبل به پیش میرود. آن موقعیت خطرساز نشد، اما در شگفت بودم که لافراری چگونه میتواند در هر شرایطی نیرویی فراتر از نیاز را در اختیار راننده قرار دهد. واقعا سخت است که با این ماشین راننده سریعی نباشید.
در دقایق بعدی که با رئیس فراری لوکا دی منتزمولو رو به رو شدم، متوجه چشمان بهت زده و عجیب و غریب من شد، به نظرم این اثری است که این فراری هیبریدی بر روی راننده خود میگذارد، لافراری روش فوق العادهای برای داد و ستد قدرت دارد، هرچه برای فشردن پدال گاز بی رحم تر باشید و ترمز را شدیدتر فشار دهید، توان الکتریکی بیشتری هم تولید میشود و این به معنای عملکرد بهتر خواهد بود.
به مسیر پیست فیورانو میرویم، جایی که همه این آتش بازیها در آن جا شروع میشود، وقتی که نوبت به من رسید به نظر خودم عملکردی فراتر از چیزی که هستم به جای گذاشتم و برایم عجیب بود که به توانم انقدر سریع دور یک پیست را طی کنم، در پیچ شماره هفتم که به نظرم بسیار عالی آن را طی کردم، اما بعدتر فهمیدم که حداقل ۲۵ مایل سرعتم کمتر از حدی بود که برای لافراری تعریف شده است. من کاملا مطمئن هستم که، سریع ترین ماشینی که با آن در پیست رانندگی کردم این فراریست، جا دارد تاکید کنم که در فهرست ماشین هایی که با آنها رانندگی کرده ام بوگاتی ویرون سوپراسپرت هم جای دارد!
(این واقعا غیرقابل باور است که فراری چگونه توانسته، یک خودروی نزدیک به ۱۰۰۰ اسب بخاری را، این گونه رام کند و بهترین عملکرد را از همه قطعات بدست آورد. فراموش نکنیم که بر خلاف بوگاتی ویرون و پورشه ۹۱۸ اسپایدر، در مورد لافراری با یک خودروی محور متحرک عقب روبه رو هستیم و چنین رفتار با ثباتی با توجه به ۹۵۰ اسب بخار توان پیشرانه، دست کمی از معجزبه ندارد.
اما آیا لافراری میتواند سریع تر از مکلارن P1 و پورشه ۹۱۸ اسپایدر هم باشد؟این سوال میلیون دلاری و آخرین مرحله از رقابت سوپراسپرتها خواهد بود، جهان در انتظار روزی است که هرسه اینها در کنار هم قرار گیرند، روزی که دیر یا زود فرا میرسد و مطمئنا در آن لحظه مشخص میشود که کدام یک سریع تر یک دور در پیست تاپ گیر خواهند زد، پس از آن مطمئن باشید که برنده تا سالیان سال، به عنوان سریع ترین ماشین حاضر بر روی این سیاره خاکی شناخته خواهد شد!
این مسئله قطعا جذاب خواهد بود، اما من دقیق مطمئن نیستم که در آینده خودروهای هیبریدی چه اتفاقی خواهد افتاد، برای این کار به یک تلسکوپ بزرگ نیاز دارم که ببینیم آیا روشی جایگزینی برای تولید قدرت خودروهای آینده کشف خواهد شد یا نه. البته واقعا بعید است که در آینده نزدیک، تکنولوژ جدیدی بتواند قدرت مورد نیاز برای سوپر اسپرتها را تولید کند و با این حساب فکر میکنم مدتها شاهد بهبود عملکرد سوپر اسپرتهای هیبریدی باشیم.
در هر حال من به هر قیمتی که شده یک لافراری میخواهم، با این توضیحاتی که دادم شما هم حالم را درک میکنید. خط زدن لافراری از لیست خرید واقعا غیر ممکن است. میدانم که ماشین های سریع تر از لافراری هم معرفی خواهند شد و این رویه ادامه پیدا میکند، اما تنها چیزی که ثابت میماند این ذوق هنری خالصی است که در لافراری به کار گرفته شده، واقعا این فراری را در گاراژم میخواهم، همانگونه که همگان خواهان این فراری هستند، لافراری در فهرست خودروهای محبوب من از همه دلرباتر است. یکی از زیباترینها است. انگار بدجوری عاشقش شدهام!
منبع: رگلاژ