قایدی در تیم امید فقط 15 دقیقه بازی میکرد!
جلال چراغپور کارشناس فوتبال درباره شرایط ویژه فوتبال ایران، وضعیت تیمهای پایه و مسائل دیگر صحبتهایی را انجام داد که خلاصه ای از آن را در زیر میخوانید.
به گزارش خبر ورزشی ، * 15، 20 سال است که افراد مشخصی به کمیتههای فنی و جوانان میآیند و میروند و این کمیتهها وضعیت مشخصی ندارند. عضویت در این کمیتهها و حضور در تیم های پایه، تنها برای جهش در فوتبال باشگاهی است. یعنی تیمهای نوجوانان، جوانان و حتی امید پلهای برای رسیدن به تیم باشگاهی هستند. فرهاد مجیدی پس از سرمربیگری در تیم امید به عنوان سرمربی استقلال انتخاب شد یا فلان مربی پس از حضور در تیم امید یا جوانان سرمربی تراکتور، نفت مسجدسلیمان، پارسجنوبی و سرپرست استقلال میشود.
* حتی دیدهایم یک سرمربی را به عنوان گزینه موقت تیم امید انتخاب کردهاند اما همان مربی پس از مدتی کوتاهی، سرمربی تیم باشگاهی شده است. سالها در تیمهای پایه شاهد تکرار چنین روندی هستیم. تیمهای ملی پایه فقط اسم خوبی دارند و نام ملی را یدک میکشند. کاریزمایی که در این تیمها وجود دارد، سبب میشود نامهای فراموش شده با حضور در آنها بار دیگر روی چشم بیایند. یکی دو نفر هم نیستند که با این شرایط از تیمهای ملی پایه به تیمهای باشگاهی رسیدند.
* در همین یکی دو سال شاهد بودیم مربیانی مثل حمید استیلی، فرهاد مجیدی و پرویز مظلومی با حضور در تیمهای پایه بار دیگر به چشم آمدند و حتی در عرصه باشگاهی تیم گرفتند. تیمهای ملی پایه یک ویترین شیشهای با اسمی پر طمطراق هستند. یعنی در کنار پر سروصدا بودن، زیبا هستند. به نوعی این اسمها میخرامند یعنی هم ملی بوده و هم در ویترین فوتبال قرار گرفتهاند.
*فردی که 14 سال است پستی را در کمیته جوانان اشغال کرده، حقوق میگیرد، سفر میرود، در کنار آن کارهای مختلفی انجام میدهد، در حاشیه این پست مدیر فنی تیمهای دیگر میشود، این سمت برایش اهمیت استراتژیک فردی پیدا میکند، نه ملی. دیگر برای این فرد اهمیتی ندارد فوتبال کشور به چه سمتی میرود و باید مسؤولیت خود را درست ایفا کند. اکنون هم پس از اینکه پرویز مظلومی به عنوان سرمربی تیم جوانان انتخاب شد و سپس از این تیم جدا شده و به عنوان سرپرست استقلال، سمت گرفت یعنی مأموریت انجام شده است. اکنون هم پست سرمربیگری تیم ملی جوانان خالی شده و فرصت مناسبی برای تغییر و تحول وجود دارد. باز هم خواهید دید فردی را برای سرمربیگری جوانان انتخاب میکنند و در هفته پنجم یا ششم لیگ برتر این مربی از سمت خود استعفا داده و مربی تیم باشگاهی میشود.
* تیمهای ملی پایه تأثیر عمدهای در آیندهسازی فوتبال کشورمان ندارند. مهدی قایدی در تیم امید فیکس نبود اما همین بازیکن 9 ماه بعد برای تیم بزرگسالان انتخاب شد. حتی عارف غلامی را برای تیم امید انتخاب نکردند اما اکنون به تیم ملی بزرگسالان دعوت میشود. از حمید استیلی و فدراسیون بپرسید چه نگرشی وجود دارد که به فاصله 9 ماه بازیکنی که در تیم امید بازی نمیکند یا به این تیم دعوت نمی شود، جزو 23 نفر تیم ملی بزرگسالان قرار میگیرد.
* قایدی در تیم امید 15 دقیقه بازی میکرد اما در استقلال یاری تعیینکننده بود که گلهای زیادی به ثمر رساند و پاس گلهای زیادی ارسال کرد. استقلال برای وی بازیکن پارتنر خرید. اگر قایدی نباشد شاید دیاباته دیده نشود و بالعکس. عارف غلامی را برای تیم امید انتخاب نکردند اما همین مدافع به ستون خط دفاعی استقلال تبدیل شد و از سوی دراگان اسکوچیچ به تیم ملی دعوت شد.
* بهتر است مسولان فوتبال پایه دو کلاس بروند. روی گرمکنهای برخی از آنها عبارت استعدادیاب درج شده اما دردآور است استعدادهایی به این شکل را نمیبینند. تیمهای پایه ما رها هستند و باید برای آنها زیربنایی تشکیل شود. آن روز که علی کفاشیان میگوید از دوومیدانی آمده و فدراسیون را اجاره میکنم و هیچ اتفاقی هم رخ نمیدهد، اتفاقهایش اینجا مشخص میشود.
* فردی شبانه قفل میبرید، یک نفر از آن محل رد میشد و گفت چه میکنی؟ جواب داد ساز میزنم و صدایش فردا در میآید. الان هم یک نفر به علی کفاشیان بگوید صدای حرفش درآمده است. مدام میگوییم فردی فوتبالی را برای ریاست انتخاب کنید اما کسی گوش نکرد. از زمان ریاست کفاشیان، بنیان 30 ساله فدراسیون به هم ریخت و اکنون باید یک نفر آن را جمع کند. معلوم نیست چه کسی و چگونه میخواهد این فدراسیون را جمع کند اما سر آن دعوا راه افتاده است. اگر فردی بخواهد به این فدراسیون بیاید، باید از کجا آن را درست کند؟ وزارت ورزش که سهل است، اگر فیفا هم ابلاغی به یک فرد بدهد و بگوید آن را درست کن، از کجا باید درست کردن کار را شروع کند؟