قابلیت های پنهان خودروهای خودران که گفته نمی شود
چنین موقعیتی را تصور کنید: شما در حال راندن در یک بزرگراه شلوغ هستید و پشت یک کامیون قرار دارید. در سمت راستتان، یک ولوو XC90 جدید و براق با برچسب «کودک در ماشین» قرار دارد و در سمت چپ هم یک موتورسوار که سوار یک هارلی دیویدسون است. ناگهان، یک بسته بزرگ و سنگین از پشت کامیون در مسیر شما سقوط میکند. چه کاری انجام میدهید؟ در مسیر خود میمانید و برای یک برخورد سخت آماده میشوید؟ به سمت چپ میروید و با موتورسوار تصادف میکنید؟ یا به سمت ولوو میروید و با آن برخورد میکنید؟
به گزارش خودروتک ، تجربه ثابت کرده است که راننده در چنین شرایطی به احتمال قوی، پایش را روی ترمز میگذارد و به یک طرف دیگر میرود. اگر شما جای چنین فردی باشید، ممکن است از فکر وارد کردن یک ضربه مهلک به موتورسوار یا زخمی کردن شدید بچهای که درون ولوو قرار دارد، دیگر خوابتان نبرد! اما اگر میتوانستید هنگام حادثه، اتفاقات را به ترتیب آنالیز و بررسی کنید و سپس تصمیم منطقی بگیرید چه؟ در آن صورت، چه میکردید؟ آیا ایمنی خود را اولویت قرار میدادید و به سمت موتورسوار میرفتید؟ آیا با ماندن در لاین خودتان، سعی میکردید که ایمنی سرنشینان ولوو و موتورسوار را به قیمت در خطر افتادن جان خودتان تضمین کنید؟ شاید هم حد وسط را میگرفتید و به سمت ولوو میرفتید و دعا میکردید که ستارههای بالای ایمنی آن به کمک شما و سرنشینان این خودروی سوئدی بیاید.
وقتی که صحبت از خودروهای خودران و مشکلات این فناوری نسبتا تازهوارد میشود، همه درباره سختیهای مسیر و عوض کردن خطوط و کاهش و افزایش سرعت حرف میزنند، اما رد شدن از دوراهیهای اخلاقی شبیه به سناریویی که الان توصیف کردیم، سختترین کار یک خودروی مجهز به فناوری خودران است.
«پاتریک لین» که مدیر گروه اخلاق و علوم نوی دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا است، آزمایشهای مهم و باارزشی مثل موقعیت توصیفشده را طراحی میکند تا مسئله اصلی ساخت و استفاده از خودروهای خودران را نشان دهد. خودروهای خودران پتانسیل این را دارند که بتوانند به طرز اعجاببرانگیزی، آمار تلفات جادهای را کاهش دهند، ترافیک را کم کنند و تولید مواد مضر و آلاینده خودروها را پایین بیاورند. در واقع، مشکل مجهز بودن یا نبودن خودروهای خودران به آخرین فناوریها نیست. بلکه مشکل اصلی، نحوه استفاده و تصمیمگیری خودرو برای استفاده از این فناوریها و تجهیزات است.
هر مرگی که در سناریوی تصادف بالا رخ دهد، ناشی از حرکت غریضی و هراسزده راننده است و هیچ نیت بد یا قصدی پشت آن نبوده است. ولی اگر این مرگ نتیجه رفتارهایی باشد که یک برنامهنویس در شانگهای یا سنخوزه آن را درون سیستم تصمیمگیری فناوری خودران قرار داده باشد چه؟ لین درباره چنین اتفاقی میگوید: «این مرگ دیگر یک حادثه تلخ نیست، بلکه قتل از پیش تعیینشده و برنامهنویسیشده است.» چرا؟ چون تنظیم کردن یک خودروی خودران برای اطمینان از این که کمترین ضربه و صدمه به سرنشینان خود وارد شود، به معنای این است که در شرایط حساس و بغرنج، ضربهای به یک خودرو یا عابر دیگر قطعا وارد خواهد شد.
تصادفات با این که اتفاقات تلخی هستند، اما در نهایت یک حساب و کتاب ساده دارند: نیروی واردشده برابر است با میزان شتاب جسم ضربهزننده. به همین خاطر است که طراحی خودرویی که بتواند به سرنشینانش کمک کند تا از یک برخورد جان سالم به در ببرند، باید با توجه روی میزان کاهش شتاب و سرعت انجام شود. فناوری خودران یک عنصر فعال دیگر نیز به این معادله اضافه میکند: وقتی که برخورد اجتنابناپذیر است، خودروی خودران طوری برنامهریزی شده است که با کوچکترین و سبکترین جسم (یعنی موتورسیکلت به جای ولوو) برخورد کند تا شانس زنده ماندن سرنشینانش افزایش یابد. این تصمیم و عواقب آن، نتیجه یک الگوریتم برنامهریزی شده است، نه یک حرکت غریضی و شتابزده. در چنین موقعیتی، چه کسی مسئول مرگ موتورسوار است؟ برنامهنویسی که این الگوریتم را پیاده کرده است؟ خودروسازی که تصمیم گرفته این الگوریتم بخشی از تنظیمات مربوط به فناوری خودران محصولاتش باشد؟ صاحب خودرو که با انتخاب و خرید یک خودروی خودران، جان موتورسوار را گرفته است؟! اینها همه سوالات بسیار خوب و مهمی هستند، اما متاسفانه جوابهای چندان آسان و کاملی ندارند.
نکته جالب و طعنهبرانگیز هنگام بحث درباره انتخابها و دوراهیهای اخلاقی خودروهای خودران، حقیقتی است که وقتی ما انسانها خودمان پشت فرمان خودرو مینشینیم فراموش میکنیم: این خودروها هستند که باعث مرگ و تلفات جادهای میشوند. فقط روباتها و الگوریتمهای برنامهنویسی نیستند که باید طوری رانندگی کنند که انگار جان دیگران به آنها وابسته است. رانندگی همه ما باید به این گونه باشد. احتیاط و سرعت مناسب، باید اصول اولیه همه رانندهها باشد، چه انسان و چه روبات.
منبع: اتومبیل فارسی