بزرگ ترین کراس اوورهای بازار | تصاویر

اگر دوست دارید با بزرگترین کراس اوور های بازار جهانی آشنا شوید پس این مطلب را از دست ندهید.

به گزارش خودروتک به نقل از جی اس ام ، نزدیک به 40 سال از حضور یکی از محبوب ترین کلاس های خودرویی در جهان می گذرد.

کراس اوور ها که روزی کسی به موفقیتشان امید چندانی نداشت در حال حاضر حکم فرمای بازار خودرویی جهان هستند.

کراس اوور ها توانستند از برادر های بزرگ تر خود یعنی SUV ها پیشی بگیرند. این اتفاق دو دلیل عمده دارد. اول اینکه کراس اوورها به بزرگی SUV ها نبودند و از لحاظ پارک شان مشکلات زیاد SUV ها را نداشتند و دوم اینکه در بحث قیمتی می توانستند به راحتی با SUV ها رقابت کنند.

درست است که کراس اوورها به کوچک بودنشان معروف هستند اما بعضی از کارخانجات هستند که این قضیه را تغییر می دهند و کراس اوورهایی تولید می کنند که می توان به آن ها SUV لقب داد.

در این مطلب به سراغ کراس اوور هایی می رویم که بر خلاف کراس اوورهای معمولی به جای دو ردیف صندلی از سه ردیف صندلی استفاده می کنند و رقابت سختی با SUV ها دارند.

Kia Telluride

قطعا می توان تلوراید را یکی از بهترین ساخته های کیا در کل دوران حیاتش نامید. این خودرو آن قدر دوست داشتنی و خوب است که به راحتی با SUV ها رقابت می کند. البته اگر به ظاهرش نگاه کنید حتما می گویید این حجم و اندازه به طور قطع متعلق به یک SUV است. اما این طور نیست. کیا سالیان سال است که در بازار آمریکا  حضور دارد. مردم آمریکا بر خلاف مردم آسیایی علاقه  وافری به خودرو های بزرگ دارند. متاسفانه کیا در سال های گذشته به هیچ وجه نتوانسته بود خودرویی در خور بازار آمریکا تولید کند. اما سال گذشته و با معرفی این خودرو سرانجام توانست خود را وارد بازی بزرگان کند. ظاهر تلوراید بسیار زیبا و دوست داشتنی است. انصافا از نظر طراحی به این خودرو نمی توان هیچ خورده ای گرفت. در زمینه توان این خودرو می تواند در نهایت تلاش 300 اسب بخار توان تولید کند. این توان برای یک خودرو خانوادگی و مسافرتی عدد بسیار قابل قبولی محسوب می شود. تلوراید یک خودرو بسیار خوش قیمت است و در بازه قیمتی 31 تا 50 هزار دلار قرار می گیرد.

Hyundai Palisade

مگر می شود کیا کاری کند و رقیب همیشگی و البته قدیمی بی کار بنشیند و ناظر باشد.  درست کمی بعد از معرفی تلوراید پای پالیسید هم به بازار های آمریکای شمالی به خصوص ایالات متحده آمریکا باز شد. البته اقبال از این خودرو مانند اقبال از تلوراید نبود. شاید بزرگترین مزیت تلوراید نسبت به پالیسید به ظاهر آمریکایی آن مربوط می شد. اگر از دور به پالیسید نگاه کنید می توانید به راحتی تشخیص دهید که این خودرو از آسیای شرقی آمده است در حالی که اوضاع در مورد تلوراید کاملا متفاوت است. هیوندای هم مانند کیا از یک پیشرانه تنفس طبیعی در خودرویش بهره گرفته است با این تفاوت که این پیشرانه 6 سیلندر 3.8 لیتری با تولید 260 اسب بخار عملکرد ضعیف تری را نسبت به 300 اسب بخارموتور تلوراید نشان می دهد. البته پالیسید به عنوان یک کراس اوور خانوادگی به هیچ وجه شما را از خریدتان پشیمان نمی کند. این خودرو از توان مناسبی بهره می برد و حتی می تواند در زمینه کشندگی هم حرف هایی برای گفتن داشته باشد. این خودرو از حیث فرم شاسی و البته توان شباهت زیادی به مزدا cx-9 دارد. در زمینه کیفیت سواری پالیسید یک نمونه تمام عیار است. گیربکس هشت سرعته الکترونیکی و قابلیت تمام چرخ متحرک البته به صورت سفارشی تجربه بی نظیری از رانندگی با این خودرو برای شما به ارمغان می آورد. در زمینه مصرف سوخت پالیسید آن چنان درخشان نیست اما این به آن معنی نیست که نمی تواند مسافت های تقریبا طولانی را تحمل کند البته این امر به عواملی چون تعداد سرنشینان و میزان بار هم مربوط می شود. همان طور که از یک خودرو مناسب بازار آمریکا انتظار داریم درون خودرو فضای نسبتا لوکس و دوست داشتنی دارد. البته نمی توان انتظار نوارهای LED یا چوب های با کیفیت برای کنسول را داشت اما به طور کلی موارد به کار رفته در خودرو بسیار مرغوب و با کیفیت هستند. از طرفی این خودرو نسبت به سانتافه از فضای راحت تری برای سرنشینانش بهره می برد. بهترین تجربه در قسمت جلو است اما به طرز قابل توجهی سرنشینان در ردیف وسط  و سوم هم می توانند احساس راحتی بالایی داشته باشند. بدون شک پالیسید از حیث راحتی سرنشینانش یک گام از بقیه جلوتر است. خوشبختانه پالیسید در زمینه امنیت سرنشینان، خودرو بسیار موفقی است و به راحتی توانسته بالاترین امتیازات را در زمینه امنیت سرنشینان از موسسات معتبر در جهان به دست بیاورد. این خودرو تقریبا در 5 تریم عرضه می شود که قیمت مدل پایه آن از 31 هزار دلار شروع  و به 46 هزار دلار ختم می شود.

Mazda CX-9

مزدا را باید استاد ساخت خودرو های ارزان قیمت و البته کارآمد نامید. یکی از خودروهایی که ساخت مزدا است و اتفاقا هم خودروی بسیار محبوبی است همین CX-9 است که یک کراس اوور با سه ردیف صندلی است. اگر بخواهیم از ظاهر این خودرو شروع کنیم. قطعا این خودرو رقابت را به حریفانش واگذار خواهد کرد. در بخش چراغ ها و روشنایی این خودرو از همان چراغ های ترند این روزها استفاده کرده است و در این بخش چیز عجیبی به چشم نمی آید. این خودرو در چهار تریم عرضه می شود. Sport- Touring - Grand Touring – Signature چهار تریم این خودرو هستند. دو تریم اول از رینگ های 18 اینچی آلمینیومی و دو تریم بعدی از رینگ های 20 اینچی  کرومی استفاده می کنند. البته مانند همیشه در طراحی های خودرو های مزدا نکته قابل توجهی را نمی توان پیدا نمود و در یک کلام همه چیز ساده است. متاسفانه در قسمت فنی این خودرو و پیشرانه با اینکه بازه قیمتی یکسانی را با خودرو های قبلی می بینیم ولی آن چنان که باید مزدا دست و دلباز عمل نکرده است. مزدا در تمام تریم های این خودرو از یک پیشرانه 2.5 لیتری توربوشارژ استفاده کرده است. این پیشرانه می تواند 250 اسب بخار قدرت برای این خودرو تامین کند. شاید این قدرت آن چنان برای یک خودرو با چنین وزن و هیکلی مناسب نباشد و از حریفان عقب بیفتد ولی در زمینه مصرف سوخت این خودرو عملکرد بسیار خوبی دارد که البته عمده این عملکرد خوب را مدیون سیستم توربوشارژ است. در بحث گیربکس باز هم خساست مزدا باعث شده تا ژاپنی محبوب چند قدم از کره ای ها عقب بیفتد. در این خودرو از یک گیربکس 6 سرعته اوتومات استفاده شده است در صورتی که در حریفان کره ای گیربکس های 8 سرعته الکترونیکی به چشم می آمدند. البته مزدا برای این خودرو حالت رانندگی با چهار چرخ متحرک را هم قرار داده است تا ازاین جهت توان رقابت را داشته باشد. در بحث کیفیت رانندگی این خودرو حرف های زیادی برای گفتن دارد. فرمان این خودرو بسیار نرم است البته این فرمان می تواند کیفیت فرمان پذیری در حالت های مختلف رانندگی را تغییر دهد. در این خودرو علاوه بر حالت راننگی عادی حالت های اسپرت، مسافرتی و خانوادگی  وشهری نیز موجود و قابل دسترس است. خوشبختانه در بحث سیستم تعلیق مزدا بسیار خوب عمل کرده است. به واسطه این سیستم این خودرو بسیار کم سر و صدا است و البته این امکان را به شما می دهد که حتی در جاده هایی با شرایط غیر نرمال هم بدون ترس رانندگی کنید. با توجه به سیستم انتقال قدرت بی نقص این خودرو، این خودرو در سربالایی ها عملکرد روان و درخور توجهی دارد. یکی دیگر از موارد مثبت این خودرو در زمینه فنی آن کیفیت بالای ترمز های این خودرو است که می تواند ضریب پاسخگویی بالای خود را حتی در زمان ترمز گیری های سنگین و ناگهانی به خوبی حفظ کند. فضای داخلی خودور بسیار ساده است و خبری از کنسول های شلوغ یا صنلی های گران قیمت در آن نیست. شکی نیست که این خودرو در زمینه کیفیت متریال فضای داخلی به هیچ وجه به پای کره ای ها نمی رسد. همه چیز در کمال سادگی قرار دارد و اصلا قرار نیست حس پرمیوم بودن را انتقال دهد. البته این خودرو توانسته در بحث امنیت سرنشینانش در تست های تصادف تقریبا نمرات کاملی بگیرد که از این حیث می توان این خودرو را یک خودرو درخشان در این زمینه نامید. در پایان باید این را گفت با این که CX-9 یک خودرو مناسب و دوست داشتنی است اما برای پیروزی در رقابت سخت با دیگر حریفان توانمندش یقینا به بهبود هایی نیاز دارد. قیمت این خودرو در بازار جهانی بین 33 تا 45 هزار دلار تعیین شده است.

Honda Pilot

به نظر نمی رسد که هوندا هیچ گاه از رقاب با بزرگان دست بردارد. هوندا در زمینه فروش خودرو های سدان خوش قیمت در بازار آمریکا موفقیت های زیادی به دست آورده است اما در زمینه فروش خودرو های شاسی بلند آن قدر ها که دلش می خواسته موفق نبوده است. البته این به آن معنی نیست که شاسی بلندهای این شرکت فروش خوبی را تجربه نمی کنند اما با این حال هنوز هم با بزرگان این زمینه اختلاف زیادی دارند. Pilot یکی از آن خودروهایی است که آمده تا سهم بازار هوندا را افزایش دهد. طراحی خارجی این خودرو بیشترین انتقادها را دریافت کرده است. نمی دانم چرا اما طراحی این خودرو بسیار شبیه به طراحی مینی بوس ادیسه ساخت خود هوندا است. البته در این طراحی همان چراغ های LED مشبک و چند رنگی  و رینگ های 20 اینچی آلیاژی را می بینیم اما با این حال هرگز نمی توان اظهار کرد که این خودرو در زمینه طراحی جزو خوب های بازار است. درست است که در زمینه طراحی این خودرو موفقیت چندانی ندارد اما در زمینه توان یک نمونه بسیار مناسب در بین رقبا محسوب می شود. هوندا تصمیم گرفته تا از یک موتور تنفس طبیعی در این خودرو استفاده کند. موتور این خودرو یک نمونه 6 سیلندر 3.5 لیتری است که می تواند در نهایت تلاشش 280 اسب بخار توان تولید نماید. این خودرو در تریم های زیادی معرفی می شود که البته همگی آن ها به این موتور مجهز هستند. اما تریم پایه از یک گیربکس 6 سرعته اوتومات استفاده می کند این در حالی است که بالاترین تریم این خودرو از یک گیربکس 9 سرعته اوتومات بهره می برد. در این خودرو مانند تمام رقبایش در تریم های گران قیمت تر قابلیت سفارش خودرو با چهار چرخ متحرک وجود دارد که یک قابلیت خوب و البته مهم برای یک خودرو با این وزن و هیکل به شمار می آید. در مورد کیفیت رانندگی این خودرو یک تجربه کاملا متوسط  در اختیار راننده اش قرار می دهد. به لطف طراحی خوب کابین کمترین صدا از بیرون به داخل کابین انتقال پپیدا می کند. این خودرو یک خودرو مناسب برای شهر و محوریت خانواده است اما می توان در خارج از شهر هم روی آن حساب کرد. البته این حساب به معنی آفرود و یا تست های سرعت با این خودرو نمی شود. فرمان این خودرو متناسب با رانندگی در شهر و سرعت های نه چندان بالا تنظیم شده است به همین علت قدرت مانوور پذیری پایینی دارد و آن طور که باید سریع و چابک عمل نمی کند. به واسطه وزن بالا و طراحی نه چندان مناسب شاسی، این خودرو یک خودرو نه چندان سزیع است که البته نقاط  کور در آن کم نیستند و رانندگی با آن به حواس جمعی نیاز دارد. هوندا در کابین این خودرو از مواد بسیار با کیفیتی استفاده کرده است. البته با اینکه کیفیت مواد سازنده کابین بسیار بالا است اما سادگی بیش از حد کابین بسیار به چشم می آید. شاید ما به طراحی این خودرو بیش از حد ایراد گرفتیم اما این ایراد در بخش فضای سرنشینان تبدیل به یک ویژگی مثبت می شود چرا که این بزرگی توانسته فضای بسیار راحت  و آرامی را برای 8 نفر به ارمغان بیاورد. در مورد امکانات داخلی به هیچ عنوان با یک نمونه عالی و حتی خوب هم روبه رو نمی شویم. ظاهرا هوندا تصمیم گرفته بیش تر روی راحتی خانواده متمرکز باشد و برای همین کمترین توجه را به قسمت سرگرمی و یا امکانات جانبی خودرو از خود نشان داده. اما در پایان در زمینه امنیت این خودرو می تواند امتیازهای متوسط رو به بالایی بگیرد که البته غیر از این از یک خودرو خانوادگی انتظار نداشتیم. قیمت این خودرو در بازار جهانی بین 31 تا 48 هزار دلار تعیین شده است.

Volkswagen Atlas

اما نوبتی هم که باشد نوبت آلمانی هاست تا خودی نشان دهند. بدون شک آالمانی ها بیشترین سابقه را در این زمینه دارند و بیش از هر کس دیگر در ساخت این نوع خودرو ها مهارت دارند. اطلس یکی از آن خودرو هایی است که همه فکر می کنند یک SUV است اما واقعیت این است که این خودرو یک کراس اوور SUV نما است. طراحی بیرونی این خودرو در اوج سادگی قرار دارد و اصلا سعی ندارد مانند چشم بادامی ها با ظاهرش خریدار را به دام بیندازد. درست است که ظاهر ساده ای دارد اما این ظاهر به شدت دلنشین است و به هیچ وجه از آن حس بدی نخواهید داشت. این سادگی به داخل کابین هم منتقل شده است و در این قسمت هم همه چیز در کمال سادگی در کنار هم قرار گرفته اند. البته فضای کابین این خودرو بسیار جا دار و دلپذیر است. در مورد کیفیت رانندگی همان طور که با یک آلمانی سرو کار داریم می توان به راحتی به این خودرو اطمینان کرد. سیستم تعلیق نرم و شاسی حرفه ای این خودرو باعث شده تا لذت رانندگی دو چندان شود. فرمان بسیار نرم است و قابلیت مانوور پذیری بالایی را به همراه دارد. فضای سرنشینان هم بسیار راحت است و  از این حیث مشکلی وجود ندارد. مانند تمام خودرو های دیگر در این کلاس این خودرو در تریم های متفاوتی تولید می شود. در هر تریم امکانات داخلی خودرو ارتقا پیدا می کند. به طور مثال در تریم پایه صندلی های جلو به صورت دستی تنظیم می شوند اما این وضعیت در بالاترین تریم این خودرو به صورت الکترونیکی در می آید و حتی گرمکن و تهویه نیز به صندلی های جلو اضافه می شوند. اما در مورد توان این خودرو فولکس واگن از دو نوع پیشرانه در این خودرو بهره می برد. یک پیشرانه 2  لیتری توربو که می تواند 236 اسب بخار توان تولید نماید و یک پیشرانه تنفس طبیعی 3.5 لیتری 6 سیلندر که می تواند 276 اسب بخار توان برای این خودرو تولید نماید. موتور 6 سیلندر قابل سفارش در تمامی تریم هاست که البته این به معنی هزینه ای در حدود 5000 هزار دلار است. مانند اکثر رقبا این خودرو هم در تمامی تریم هایش به یک گیربکس 8 سرعته اوتومات مجهز شده است. یکی دیگر از ویژگی های اطلس به فضای بار آن تعلق دارد که نسبت به رقبا بسیار جا دار تر است و از همین رو اطلس به یک گزینه مناسب برای سفر های خارج شهر نیز بدل می شود. اطلس در زمینه امنیت سرنشینان در تست های مختلف تصادفات امتیازهای بسیار خوبی کسب کرده است که از این حیث می توان اطلس را خودروی بسیار امنی نامید. قیمت این خودرو در بازار جهانی در حدود 31 تا 49 هزار دلار تعیین شده است.

Volvo XC90

اما نوبتی هم که باشد نوبت ولوو است که خودی در این میدان نشان دهد. البته با این تفاوت که خودرو ولوو در این رقابت به هیچ وجه اقتصادی نیست و گران قیمت محسوب می شود. کافی است به XC90 نگاه کنید تا همان اول تفاوت آن را با خودرو های قبلی را متوجه شوید. اولین چیری که نگاه شما را به این خودرو خیره می کند رینگ های بزرگ و 21 اینچی این خودرو است. شکی نیست که این خودرو یکی از زیباترین خودرو های این لیست محسوب می شود. طراحی این خودرو بسیار هنرمندانه صورت گرفته و نظر هر انسان سخت گیری را به خود جلب می کند. این خودرو در دسته خودرو های لوکس قرار می گیرد پس طبق انتظارمان باید یک کابین تمام عیار داشته باشد. در واقع این حدس ما در اولین برخورد با کابین این خودرو به  واقعیت بدل می شود. آن چه که بیش از حد در نگاه اولیه باعث حیرت ما می شود استفاده از چوب با کیفیت و چرم بسیار مرغوب در کابین این خودرو است. طبق انتظارمان لیست امکانات بسیار کامل و در خورد یک خودرو گران قیمت است. از سیستم صوتی فراگیر تا وجود  دو عدد شارژ وایرلس و سیستم سرگرمی پیشرفته. البته این خودرو رسالت اصلی خود که ایجاد یک فضای راحت و دوست داشتنی برای سرنشینان است را نیز به خوبی انجام می دهد. اما در بحث توان بر خلاف دیگران که خودرو های قوی بدون توجه به بحث مصرف سوخت و آلایندگی تولید می کنند ولوو تصمیم گرفته تا این دو مشخصه مهم را در موتور این خودرو به کار بگیرد. ولوو برای این خودرو دو موتور در نظر گرفته است که هر دو یک موتور 4 سیلندر 2 لیتری هستند با این تفاوت که در تریم های پایه یک عدد  توربو و در تریم های گران قیمت تر توربو های دوقلو به کار رفته است. به این ترتیب موتور اول می تواند 250 اسب بخار توان تولید کند و موتور دوم می تواند 316 اسب بخار توان تولید کند. البته تمام تریم ها به گیربکس های 8 سرعته اوتومات مجهز شده اند. در زمینه امنیت نیز این خودرو توانسته در تست موسسه IIHS پنج ستاره کیفی به دست آورد که نشان از امنیت بالای آن می دهد. همان طور که گفتیم این خودرو گران قیمت است و بازه قیمتی بین 49 تا 70 هزار دلار دارد.

BMW X7

چندی پیش بود که BMW اعلام کرد یک شاسی بلند جدید را به خانواده خود اضافه خواهد کرد. در آن موقع بسیاری گمان می کردند این خودرو یک کراس اوور کوچک برقی خواهد بود. اما زمانی که X7 معرفی شد تمام پیش بینی ها غلط از آب در آمدند. خودرو جدید BMW یک کراس اوور بود اما از نوع فول سایز آن. این خودرو بسیار گران قیمت است و بازه قیمتی در حدود 100 هزار دلار دارد. طراحی این خودرو بسیار شیک و دوست داشتنی است و به راحتی حس یک خودرو پرمیوم را به  خریدارش منتقل می کند. درون کابین همه چیز بی نظیر است. از چوب با کیفیت راش در طراحی جلوی کنسول گرفته تا چرم هایی که 14 هفته بر روی آن ها کار صورت گرفته است. محال است وارد کابین این خودرو شوید و حس لوکس بودن را درک نکنید. البته مناسب با قیمت 100 هزار دلاری این خودرو BMW از بهترین پیشرانه های ممکن در آن استفاده کرده است. تریم پایه این خودرو از یک موتور 3 لیتری توروبوشارژ استفاده می کند. این موتور می تواند 335 اسب بخار توان تولید کند. البته BMW موتور های دیگری هم برای این خودرو قرار داده است. یک موتور 4.4 لیتری توربو که می تواند 467 اسب بخار توان تولید کند و موتور دیگر همین نوع اما با یک توربو اضافی که می تواند 523 اسب بخار توان تولید نماید. شکی نیست که این خودرو در حال حاضر یکی از بهترین خودرو های این کلاس والبته گران ترین آن ها نیز هست.

Mercedes-Benz GLS

مگر می شود BMW پا در رقابتی بگذارد و مرسدس آن جا نباشد. اتفاقا نماینده مرسدس هم یک خودرو بسیار گران قیمت و البته بی نظیر است. درست است این خودرو در زمینه طراحی به پای BMW X7 نمی رسد. در واقع هیچ خودرویی در این کلاس کاری به پای این خودرو نمی رسد چرا که X7 یک خودرو جدید  محسوب می شود. از طراحی خارجی مرسدس که بگذریم به داخل کابین آن هیچ خورده ای نمی توان گرفت. همه این را قبول دارند که مرسدس استاد طراحی درون کابین است و کابین های خودرو های تولید مرسدس از بهترین متریال و البته امکانات بهره می برند. مرسدس نیز مانند رقیب سر سختش تصمیم گرفته تا تنها خودرو موجودش دراین کلاس بسیار قوی و کار درست باشد از این رو از یک موتور 4 لیتری توربو در آن استفاده کرده است. این موتور می تواند به راحتی برای این خودرو لوکس 489 اسب بخار توان تولید نماید. در زمینه کیفیت رانندگی این خودرو یک تجربه بی نظیر محسوب می شود. در زمینه امنیت نیز این خودرو توانسته اکثر گواهی های موجود را آن هم با بالاترین امتیاز موجود را به دست آورد. البته که این خودرو بسیار گران قیمت است و بازه قیمتی بین 80 تا 120 هزار دلاری دارد.

2020 Ford Explorer

آخرین خودرو این لیست یکی از بهترین خودرو هایی است که می توانید در این کلاس پیدا کنید. فورد از گذشته عمده شهرتش در تولید خودرو های بسیار با کیفیت بوده و هست و البته تنها آمریکایی این لیست است که یک خودرو مناسب در این زمینه دارد. البته خودرو فورد مناسب ترین خودرو لیست ما نیز هست چرا که علاوه بر داشتن یک قیمت مناسب امکانات بسیار خوبی را هم در اختیار خریدار قرار می دهد. ظاهر خودرو بسیار خوب است. نه آن قدر لوکس که مجذوب کننده باشد و نه آن قدر بی روح و زشت که حال به هم زن باشد. شکی نیست که هرکسی با دیدن این خودرو دوستش خواهد داشت. در کابین داخلی این خودرو اوضاع بهتر می شود. کیفیت متریال استفاده شده بسیار بالا است هم چنین فورد تا آن جا که توانسته قید هیچ کدام از امکانات داخلی این خودرو را نزده است. از سیستم سرگرمی و ناوبری پیشرفته اش بگیر تا گرمگن صندلی در هر سه ردیف صندلی موجود در آن. اما بزرگترین ویژگی این خودرو به موتورهایش بر می گردد. فورد در این خودرو از دو نوع موتور استفاده می کند که هردو کیفیت بسیار خوبی دارند. موتور اول یک نمونه 4 سیلندر 2.3 لیتری اکوبوست است که می تواند 300 اسب بخار توان تولید کند و موتور دوم یک نمونه 3 لیتری توربوشارژ 6 لیتری است که می تواند 400 اسب بخار توان تولید کند. البته همه تریم های این خودرو به گیربکس های 10 سرعته اوتومات مجهز شده اند. قیمت این خودرو یکی دیگر از مزیت های آن محسوب می شود این خودرو بازه قیمتی 32 تا 58 هزار دلاری دارد که بسیار عالی به نظر می رسد.