کد خبر : 74904

بازیکن پرسپولیس یک بغل پا بلد نیست چطور از او تعریف کنم؟

وحید قلیچ در مصاحبه با ما از مرتضی فنونی زاده همبازی قدیمی خودش خواسته بود که به جای انتقاد و کوبیدن بازیکنان پرسپولیس آنها را تشویق کند.

به گزارش خبرورزشی، در همین ارتباط بد ندیدیم با مرتضی فنونی زاده تماس بگیرم و نظر او را در این خصوص بدانیم. مدافع اسبق پرسپولیس اما در جواب پرسش ما خاطره شیرینی از علی پروین تعریف کرد و ...

وحید قلیچ دوست قدیمی شما به تازگی در مصاحبه با ما گفت که «مرتضی فنونی زاده به جای کوبیدن بازیکنان پس از بازی با هوادار بهتر است آنها را تشویق کند.» نظری ندارید؟

 آقا وحید رفیق عزیزماست اما وقتی بازیکنی یک بغل پای ساده نمی‌تواند بزند چگونه باید او را تشویق کنم؟

منظورش این بود که تا پایان هفته سی‌ام به این بازیکنان پرسپولیس زمان بدهید؟

این حرف‌هایی که می‌زنم حرف مردم است. هواداران به سرمربی و بازیکنان دسترسی ندارند و درکوچه، خیابان، فضای مجازی و مراکز خرید وقتی من فنونی زاده را می‌بینند این انتقادات را مطرح می‌کنند. من هم از طریق شما رسانه‌ها آن را به گوش اعضای تیم پرسپولیس می‌رسانم. نباید این کار را بکنم؟

نه، شاید بحث برسر حمایت بیشتر باشد؟

من شاگرد علی پروین هستم و بلد نیستم الکی به به و چه چه کنم! او به ما چنین چیزی را یاد نداد.

 راستی به نکته خوبی اشاره کردید. اغلب پیشکسوتانی که با علی پروین کار کرده اند می‌گویند او اصلا خسته نباشید یا دستت درد نکند نمی‌گفت. درست است؟

 بله، به هر حال علی پروین بزرگ بود. اسم علی آقا پروین را تریلی نمی‌کشد و فقط یک بار خاطرم هست به ما پس از برد استقلال یک بارک الله گفت!

 کدام دربی؟

 آذر ماه ۱۳۶۸ پرسپولیس و استقلال در هفته‌های پایانی باشگاه‌های تهران با استقلال بازی داشتیم. استقلال تنها یک امتیاز از پرسپولیس جلوتر بود. تساوی در این دیدار کمابیش در حکم قهرمانی استقلال بود اما تیم فوق العاده و پرستاره ای داشتند و برای بردن ما وارد زمین شدند. استقلال سه سال پیاپی بود که قهرمانی باشگاههای تهران را به پرسپولیس واگذار کرده بود و این انگیزه آبی پوشان پایتخت را برای قهرمانی در آن سال افزایش می‌داد ولی با گل رضا عابدیان توانستیم برنده بازی شویم.

 شما هم درآن بازی خیلی خوب ظاهر شدید. درست است؟

یکی از بهترین بازی‌های عمرم بود. چند تا توپ درآوردیم و اجازه ندادیم ستاره‌های استقلال به ما گل بزنند. بعد از پایان بازی و در رختکن، علی پروین پیشانی من را بوسید و یک بارک الله هم گفت.

 قبل از آن نگفته بود؟

 نه! علی آقا پروین مگر به کسی بارک الله می‌گفت همین جوری! همین که مثلا یک روز ما را تحویل می‌گرفت یا شوخی می‌کرد یعنی اینکه راضی است و همین برای من نوعی بس بود.

 می‌گویند هرکسی را بیشتر دوست داشت به شوخی بیشتر هم فحش می‌داد؟

 علی پروین با بازیکنانش رفیق بود. یک مربی و یک روانشناس بزرگ که می‌دانست از هر بازیکنی چگونه بهترین بازی را بگیرد. برخلاف آنچه اذهان عمومی‌تصور می‌کنند بسیار هم خوش مشرب بوده و هست. شما یک ساعت پیش علی آقا باشید به اندازه یک هفته انرژی می‌گیرید. من یکی که واقعا عاشقش هستم. ازهمان روز اولی که در رختکن پرسپولیس جلوی آن همه بازیکن اسمی‌من را به اسم صدا زد و تحویل گرفت تا آخر عمرم هرگز محبت‌های ایشان را فراموش نکرده و نخواهم کرد.

 مگر در رختکن پرسپولیس در اولین حضور شما چه اتفاقی افتاد؟

 من بازیکن شاهین بودم. آن زمان هم مثل الان نبود که یک بازیکن به پرسپولیس یا استقلال برود و همه رسانه‌ها منتشر کنند تا مردم بدانند. به من گفتند بیا امجدیه پرسپولیس بازی دارد و ما هم رفتیم. برخی بازیکنان پرسپولیس تصور کردند من رختکن را اشتباه رفته ام و باید بروم رختکن شاهین اما... علی آقا خیلی زود از راه رسید و من را به عنوان بازیکن جدید پرسپولیس معرفی کرد. البته همان طور که گفتم با بچه‌های پرسپولیس رفیق بودم اما نمی‌دانستند قرمزپوش شده ام.

 اولین بار چه پیراهنی را پوشیدید؟

از همان روز اول علی آقا پروین پیراهن شماره ۴ را به من داد و گفت می‌دانی پیراهن شماره ۴ پرسپولیس را بزرگانی مثل حمید جاسمیان، بیژن ذوالفقارنسب، مسیح مسیح نیا و ... پوشیده اند؟ با خجالت گفتم بله و علی آقا هم گفت حالا مال تو! بگیر و نشان بده لیاقت این پیراهن را داری. هیچ وقت آن روز را فراموش نخواهم کرد.

 

ارسال نظر
نظرات کاربران
بیشتر
دیگر رسانه ها