کد خبر : 71751

تفاوت استقلالی که فرهاد مجیدی می گوید با استقلال واقعی

تفاوت استقلالی که فرهاد مجیدی می گوید با استقلال واقعی

در یک طرف، همه آنهایی هستند که بازی را تماشا کرده‌اند و در طرف دیگر، فرهاد مجیدی و احتمالا کادر فنی‌اش قرار دارند.

به گزارش فوتبالی، گروه اول، بازی استقلال را فاقد هرگونه تفکر و تاکتیک می‌دانند ولی مجیدی از تیمش تعریف می‌کند و از این می‌گوید استقلال به میزبان نصف موقعیت داد و بس.

 استقلال در تمامی آیتم‌های آماری بازی، پایین‌تر از آلومینیوم بوده: امیدگل (82 صدم در برابر 97 صدم)، تعداد پاس (301 در برابر 500)، صحت و دقت پاس (69 درصد در برابر 78 درصد)، تعداد شوت (4 در برابر 11) و شوت در چارچوب (یک در برابر 3). 

همین گزاره نشان‌دهنده کیفیت بسیار پایین استقلال در اراک است. امیدگل استقلال در این بازی طبق جامعه آماری یک سایت مرتبط با آمار و عدد و رقم 0.82 است که 0.74 آن بابت پنالتی باید کسر شود؛ این یعنی استقلال تنها 0.08 امید گل برابر آلومینیوم داشته و این یعنی یک سوم امیدگل صنعت نفت برابر استقلال در بهترین روز این فصل تیم مجیدی.

 آمار دروغ می‌گوید؟

مهمترین سوال درباره نمایش استقلال برابر آلومینیوم این است: تیم مجیدی به دنبال کسب چه نتیجه‌ای بود؟ برای رسیدن به آن نتیجه، قرار بود کدام ترفند تاکتیکی اجرا شود؟ استقلال در اراک تنها یک ضربه داخل چارچوب داشت: ضربه پنالتی یامگا. بنابراین اظهارنظرهای مجیدی درخصوص کانال‌های تلگرامی و نحوه تماشای بازی استقلال، فرار رو به جلوی اوست. خود مجیدی هم خوب می‌داند نمایش تیمش در اراک چقدر مایوس‌کننده بوده. تیمی که در اراک دیدیم، مجموعه‌ای بود که فقط زیر توپ می‌زد و حتی پنالتی‌اش هم با اشتباه بازیکنان رقیب رقم خورد.

اتفاق اراک درست مشابه رویداد شیراز بود: استقلال با یک پنالتی جلو افتاد و بعد از دقیقه 90 گل مساوی را خورد. در هر 2 بازی اما فرهاد مجیدی به راحتی می‌توانست با از جریان انداختن بازی، صاحب 3 امتیاز شود. در هر 2 بازی، مجیدی تنها 3 تعویض انجام داد و درحالیکه می‌توانست (و احتمالا باید) با انجام 2 تعویض دیگر به صورت همزمان در دقایق اضافه اعلام شده، اوضاع را به سود تیم خودش کند، ترجیح داد شاهد باز شدن دروازه تیمش باشد. در هر دو بازی، می‌شد با به زمین فرستادن امثال روزبه چشمی و رضا آذری و حتی سعید مهری، پرس از جلو را تجویز کرد و جلوی نفوذ راحت میزبان را حداقل تا یک سوم دفاعی استقلال گرفت.

شاید نقطه عطف بازی با آلومینیوم درست در بین دو نیمه رقم خورد: ورود رضاوند به جای رمضانی. میزبان با این تغییر، یکی از مدافعان میانی‌اش را آزاد کرد و به جلو فرستاد چرا که سلیمان‌زاده به تنهایی برای مهار ژستد کفایت می‌کرد. بنابراین آلومینیوم یک پله بازی‌اش را جلو برد و استقلال یک پله به سمت دروازه خودش عقب‌تر رفت. با حضور رضاوند، اتفاق دیگری هم در ترکیب استقلال افتاد: هرج و مرج در مثلث میانی زمین و مداخله بازی بین رضاوند، مهدی‌پور و نیک‌نفس. با این تعویض، همان اندک نظم استقلال در دو چهارم میانی زمین هم از بین رفت. اگر مجیدی تصمیم قطعی برای تعویض کردن و بیرون کشیدن رمضانی داشت، شاید رضا آذری گزینه بهتری بود چون فعالیت، دوندگی و جنگندگی بهینه‌تر و بالاتری نسبت به رضاوند دارد. ضمن اینکه انتقادها از رضاوند بالا رفته و او در هفته های گذشته به شدت زیر فشار هواداران است.

کماکان بهترین نمایش این فصل استقلال، بازی‌اش برابر صنعت نفت در آبادان است که البته بیشتر به ضعیف تیم منصوریان ارتباط داشت. ایراد بزرگ استقلال همچنان عدم حرکت روی یک خط مستقیم است؛ تنوع‌های جالب و نوینی در نمایش استقلال دیده می‌شود ولی تیم مجیدی هنوز موفق به تثبیت آن نشده است.

 

ارسال نظر
نظرات کاربران
بیشتر
دیگر رسانه ها