لامبورگینی میورا / داستان اولین ابرخودروی تاریخ
لامبورگینی میورا را شاید بتوان اولین سوپرماشین تاریخ دانست. از زیبایی مسحور کننده تا مهندسی پیشروی آن، همگی باعث شدهاند که میورا یکی از مهمترین خودرو های تاریخ باشد.
به گزارش خودروتک ، همگی شما داستان معروف تاسیس کارخانه لامبورگینی را شنیدهاید. اگر هم آن را نمیدانید باید به شما بگویم که فروچو لامبورگینی، تنها برای شکست دادن فراری و غرور مالکش، انزو، کارخانه اتومبیلاش را تاسیس کرد. اولین خودروی لامبورگینی، 350GT در سال 1964 متولد شد و توانست خیلی زود خودش را به عنوان رقیبی قدر برای خودرو های جادهای فراری مطرح کند. اما چیزی که مارانلو (مقر فراری) را به هول و ولا انداخت، ماشین دوم لامبورگینی بود. میورای موتور-میانی. میورا در تاریخ اتومبیل جایگاه ویژهای دارد، زیرا از آن به عنوان اولین سوپرماشین تاریخ نام برده میشود. صفتی که LJK Streight، نویسنده مشهور خودرویی برای توصیف این اتومبیل از آن استفاده کرد. دلیل استفاده او از اسم “سوپرماشین” ظاهر عجیب و غیرمعمول، طراحی پیشرفته و عملکرد فوقالعاده آن بود. شرکت لامبورگینی برای توصیف توانایی های این ماشین از اعداد محیرالعقولی استفاده میکرد. برای مثال آنها ادعا کرده بودند که میورا میتواند به سرعت عجیب (برای آن زمان) 300 کیلومتر بر ساعت برسد.
عده زیادی اعتقاد دارند که دلیل این ادعای لامبورگینی آن بوده که میورا واقعا قدرتمند به نظر میرسیده. باید گفت که این شکل و شمایل، مرهون تلاشهای طراح 25 ساله شرکت طراحی برتونه، مارسلو گاندینی بوده است که به تازگی جایگزین “جورجتو جوجارو” افسانهای شده بود. گاندینی در طول دوران حرفهایاش دو تا از زیباترین خودرو های تاریخ را طراحی کرده است. لامبورگینی میورا و کونتاش. عجیب است که طراحی این دو خودرو تا این حد متفاوت از یکدیگر هستند. میورا ظاهری قوس دار با منحنی های زیبا است و این با تمام آنچه که بعد ها طراحی کرد، متفاوت هستند. زیر پنجره های بغل، قوسی زیبا وجود دارد که تا روی گلگیر ادامه پیدا میکند و در تغییری زیبا به سوراخ های چراغ ها ختم میشوند. شیشه های جلویی که با قوس زیبا تا به روی سقف کوتاه 1050 میلیمتری میورا کشیده شدهاند. چراغ های دوقلوی دایرهای شکل میورا، از روی فیات 850 اسپایدر برداشته شده بود اما به شکلی هوشمندانه از آنها استفاده شده بود. وقتی چراغ ها خاموش بودند، آنها حالتی تخت پیدا میکردند و به عقب میچسبیدند. اما هنگامی که چراغ ها روشن میشدند در فرآیندی مکانیکی، به آرامی چراغ ها در حالت عمود بر قاب زیرشان قرار میگرفتند. سوراخ های روی رکاب زیر درها، همزمان زیبایی و عملکرد متناسب را به ارمغان میآوردند. به هر حال میورا توانست تبدیل به بهترین طرح گاندینی در طول دوران طراحیش شود. عده زیادی از آن به عنوان زیباترین خودروی تاریخ نام میبرند. تعجبی ندارد که در نظرسنجی های انجام شده در سایت های مختلف، میورا بار ها توانسته است که عنوان زیباترین خودروی تاریخ را کسب کند.
فئوروچیو لامبورگینی در کنار لامبورگینی میورا
دلیل دیگری که نام سوپرماشین را به میورا اطلاق کرده بودند، قرار گیری موتور در میانه ماشین بود که مهندسی پیشرفتهای را برای سال های دور میطلبید. تا پیش از میورا، موتورهای میانی، غالبا در اتومبیل های مسابقهای استفاده میشدند و برای خودروهای جادهای چیزی غیرممکن یا غیرضروری به نظر میآمدند. تعدادی از شرکتها چنین چیزی را پیش از میورا امتحان کردند. اما آنها یا خودرو های مسابقهای قانونی برای حضور در جادهها بودند یا این که اصلا در حد و اندازه های میورا نبودند. مانند پورشه 550 اسپایدر یا فورد جیتی40. تنها نسخه واقعا جادهای پیش از میورا، مربوط به خودروی دی توماسا واللونیا که یک سال پیش از میورا به بازار عرضه شد. اما نمیتوان کار آنها را با کاری که مهندسان لامبورگینی کردند مقایسه کرد. چون واللونیا یک موتور 4 سیلندر داشت که در مقایسه با موتور دوازده دوازده سیلندر خورجینی میورا، چپاندن آن در میانه ماشین کار راحتتری بود. شاید بهتر باشد که اینطور بگوییم: میورا اولین خودرویی بود که موتور میانی را برای عملکردی مهم و قدرتمند استفاده میکرد.
لامبورگینی میورا
تیم مهندسی میورا متشکل شده بود از سرمهندس، جان پائولو دالارا، دست راست او پائولو استنزانی و راننده تست، باب والاس. دالارا برای طراحی میورا یک شاسی نیمه-یکپارچه با کاکپیتی یکپارچه از جنس فولاد و ستون های عقب و جلو طراحی کرد. استفاده از سیستم تعلیق دوجناقی که پیش از آن در خودرو های مسابقهای استفاده میشد به خاطر شاخصه های مهندسی میورا، در آن غیرقابل اجتناب بود. با وجود آن که فورد جیتی40 معیار مهندسان لامبورگینی برای طراحی میورا بود، اما نمیشد که مانند آن در میورا نیز موتور وی12 و گیربکس 5 سرعته را در طول خودرو قرار داد. چنین امری نیازمند فاصله محوری بسیار زیادی بود و مسبب توزیع وزن نامناسب میشد. مهندسان برای حل این مشکل، راهحلی جالب به کار بردند. موتور به صورت شرقی-غربی و در عرض، کمی جلو تر از اکسل عقب نصب شد. گیربکس پنج سرعته دستی، کمی عقب تر از موتور قرار گرفت و به منظور صرفهجویی در فضا، قسمتی از پیشرانه شد. با این نوآوری، میورا تنها به 2500 میلیمتر فاصله محوری نیاز داشت که فقط 100 میلیمتر بیشتر از نسخه های معمول SWB فراری بود.
لامبورگینی میورا
پیشرانه دوازده سیلندر 3929 سیسی که به تکنولوژی “کواد-کم” مجهز بود، از روی لامبورگینی 400جیتی برداشته شده بود. خروجی این موتور، به لطف ضریب تراکم بیشتر و نحوه قرارگیری عمودی کاربراتورها، از 320 اسب بخار به عدد 350 رسیده بود. این رقم حدود 50 اسب بخار بیشتر از فراری 275جیتیبی بود. در تست های واقعی و جادهای، لامبورگینی حداکثر سرعتی حدود 270 کیلومتر بر ساعت داشت که از این حیث رکوردی جدید بود.
عجیب نبود که با عرضه میورا، تب و تاب تازهای جهان را در بر گرفت. خوانندگان پاپ و چهره های مشهور همگی مسحور میورا شده بودند و با وجود قیمت چهار برابری آن نسبت به جگوار ایتایپ، تقاضا برای خرید آن زیاد شده بود. در کمتر از سه سال، لامبورگینی 474 عدد از نسخهی اولیهی میورا که P400 نام داشت فروخت.
اگرچه هر چه تقاضا برای P400 بیشتر شد، عملکرد آن و کیفیت ساختش افت کردند. رانندگان واقعی از خم شدن شاسی گله میکردند. لاستیک های باریک میورا، عملکرد مناسبی نداشت و فرمانپذیری آن در سرعت های بالا به خاطر مشکلات آئرودینامیکی واقعا سخت و خطرناک بود. در سال 1969، میورا P400S با شاسی بهبودیافته و لاستیک های جدید پیرلی به بازار عرضه شد. قدرت موتور به 370 اسب بخار افزایش یافت. اگرچه ادعاهای لامبورگینی بزرگنمایی شده و غیرقابل اطمینان بودند. هندلینگ بهتر شده بود و همه این ها در حالی بود که عملکرد میورا به همان خوبی قبل بود.
در سال 1971، کاملترین نسخه میورا با کد P400 SV در دسترس مشتریان قرار گرفت. اسوی از آپدیت هایی بهره میبرد که در نسخه مسابقهای میورا از آن استفاده شده بود و جواب داده بود. وضعیت آئرودینامیک میورا با بالا بردن سیستم تعلیق عقب و کمی پایین آوردن سیستم تعلیق جلو بهبود پیدا کرد. فاصله محور های عرضی (فاصله بین چرخ ها در یک محور) بیشتر شد. لاستیک های عقب پهنتر شدند. شاسی دوباره تحکیم شد و طبق ادعای لامبورگینی، قدرت موتور نیز دوباره 15 اسب بخار افزایش یافت. جعبه دنده به صورت کلی از موتور جدا شد تا روانکاری در فشار های جی بالا، بهتر صورت بگیرد. SV بدون شک بهترین هندلینگ و فرمانپذیری را بین تمامی نسخه های میورا داشت، اما به لطف وزن بیشتر آن، نتوانست به اندازه دو نسخه اولیه سریع باشد. اما این نسخه، نسخه کاملتری بود و لامبورگینی در آن نواقص نسخه های پیشین را برطرف کرد.
لامبورگینی اونتادور و فراری 812
مهمترین تاثیر میورا بر روی جهان خودرو و سوپرماشینها، شروع رقابت پایان ناپذیر فراری و لامبورگینی بود که باعث پیشرفت نه فقط این دو شرکت بزرگ خودروسازی، بلکه تمام صنعت ساخت خودرو های اسپورت شده است.
منبع: فرمول یک ایران