چرا صنعت خودرو با وجود حمایت دولت همچنان بحرانی است؟
شرکتهای خودروساز در شرایط بحرانی، همواره از حمایتهای دولت برخوردار شدهاند. در واقع صنعت خودرو به وسیله دوپینگ حمایتهای دولتی توانسته از پس چالشهایی که تاکنون سر راه این صنعت قرار گرفته، گذر کند. شیوه دولت برای حمایت از این صنعت در زمانهای بحرانی را میتوان در تعریف بستههای حمایتی متناسب با مشکلات خودروسازان مشاهده کرد.
به گزارش خودروتک ، به نقل از دنیای اقتصاد ، زمانی با تزریق نقدینگی به آنها بهدنبال رفع موانع پیش روی تولید است و زمانی دیگر سیستم بانکی کشور را مجبور به پرداخت وام به خریداران خودرو میکند تا به این روش کمپین نخریدن خودروی نو را خنثی و دغدغه خودروسازان را برای فروش محصولات خود از بین ببرد. حال سوال اینجاست که آیا میتوان نقطه پایانی برای تعریف این بستهها در حمایت از صنعت خودروی کشور یافت؟ آیا میتوان تصور کرد شرکتهای خودروساز در بحرانهای بعدی که زمان آن قابل پیشبینی نیست، بتوانند بدون استفاده از دوپینگ حمایتهای دولتی از پیچ بحران ایجاد شده به سلامت گذر کنند؟ و اینکه در نهایت حد و مرز این حمایتها کجاست؟ آنچه مشخص است کمکهای دولت در وضعیت بحرانی، بدون استراتژی مشخص و تنها در همان دوره معین صورت میگیرد و پس از تامین نقدینگی و بازگشت تولید به روال عادی، حمایتهایی که میتواند منجر به بازسازی زیرساختهای این صنعت یا ورود تکنولوژی به آن شود به فراموشی سپرده میشود؛ بنابراین بهراحتی میتوان بیتاثیر بودن بستههای حمایتی در آینده صنعت خودرو را دید چراکه این دست حمایتها از عمق پایداری برخوردار نبوده و برای دوره کوتاهی تجویز میشود. با این حال اما پیگیری این سیاستها در برخی از خودروسازهای جهانی جوابگو بوده و موقتی بودن آن تاثیری بر روند رو به رشد این شرکتها نداشته است. آنچه مشخص است اصل این سیاست بر پایه حمایت منطقی از صنایع در راستای رقابتپذیری بوده و بر این موضوع تکیه داشته که حمایتهای دولتی، حد و مرز خاصی دارد و نمیتواند تا ابد ادامه داشته باشد، موضوعی که ظاهرا برای شرکتهای خودروساز کشورمان و دولت، تعریف نشده است.
درمان یا مسکن؟
اما در پاسخ به این سوال که چرا حمایتهای صورت گرفته از صنعت خودرو نتوانسته این صنعت را به صنعتی مستقل تبدیل کند و خودروسازان توان مقابله با چالشها را بدون حمایتهای دولتی ندارد، کارشناسان نظرات گوناگونی دارند. برخی معتقدند ریشه این مساله را باید در وضعیت مدیریتی این شرکتها بررسی کرد. در نقطه مقابل هستند کارشناسانی که معتقدند دلیل اثربخش نبودن حمایت از این صنعت را باید در نوع حمایتهای صورت گرفته جستوجو کرد. آنها معتقدند اتفاقاتی که بهعنوان حمایت از این صنعت در دستور کار سیاست گذاران کلان خودرو قرار گرفته است، در واقع حمایت نبوده بلکه تنها کفه بدهی خودروسازان را سنگین کرده است.
حسن کریمیسنجری، کارشناس خودرو به «دنیای اقتصاد» میگوید: آنچه سبب شده تا تیر حمایتهای دولتی از شرکتهای خودروساز به هدف نخورد، مشکلات مدیریتی است که در اداره این شرکتها وجود دارد.این کارشناس ادامه میدهد: در واقع همین مساله سبب میشود تا حمایتهای صورت گرفته از این صنعت به جای اینکه منجر به توسعه این شرکتها شود، صرف هزینههای ایجاد شده بهدلیل ضعف مدیریت این شرکتها شود.البته کریمیسنجری به نکته دیگری هم در این زمینه اشاره میکند و آن این است که جنس حمایتهای صورت گرفته از این صنعت در جهت توسعه و سودآور کردن این شرکتها نیست.اگر خودروسازان تبدیل به بنگاههای سودآور شوند این امکان وجود دارد تا اولا آنها نیازی به حمایت نداشته باشند و چنانچه نیازمند حمایت شوند، از حمایتهای صورت گرفته در جهت بهبود و توسعه خود استفاده کنند. امیرحسن کاکایی، کارشناس خودرو، در ارتباط با چرایی اثر بخش نبودن حمایتهای صورت گرفته به خبرنگار ما میگوید: اینکه حمایتهای صورت گرفته اثر بخشی لازم را نداشته است را باید در جنس حمایتها جستوجو کرد. این کارشناس خودرو میگوید: در واقع از این صنعت حمایتی صورت نگرفته است و آنچه شاهدش هستیم در واقع مسکنی بوده که در قالب تزریق نقدینگی به خودروسازان کمک کرده تا بحران پیش رو را رد کنند و در مقابل کفه بدهی آنها را به سیستم بانکی کشور سنگینتر کرده است.