قیمت گذاری دستوری چگونه بازار خودرو را ملتهب کرد؟
این روزها که بازار خودروی کشور با موجی جدید از التهاب و افزایش قیمت مواجه شده، برخی مسوولان و تصمیمسازان برای گذر از این شرایط، راهکارهایی توام با محدودیت پیشنهاد میدهند و خواستار رفتارهای پلیسی در بازار هستند. از حضور پر رنگ تعزیرات و نظارت بیشتر دولت گرفته تا بازگشت شورای رقابت و توصیه به مشتریان برای نخریدن، همه و همه راهکارهایی هستند که برای آرامش بازار خودرو و کاهش قیمتها پیشنهاد میشوند. این در حالی است که تجربه ثابت کرده هیچکدام از این موارد نتوانستهاند حداقل در درازمدت چارهساز بوده و بازار خودرو را از موج سهمگین التهاب و افزایش قیمت نجات دهند.
به گزارش خودروتک به نقل از دنیای اقتصاد ، اما نگاهی بیندازیم به راهکارهای پیشنهادی و سیاستهای کنترلی نهادهای تصمیمساز در بازار خودرو، تا مشخص شود تبعات آنها چه بوده و آیا صلاح است دوباره اجرا شده با بر اجرایشان اصرار شود. معمولا اصلیترین روش و سیاستی که دولتها (در ایران) برای کاهش التهاب بازار خودرو و پایین آوردن قیمتها بهکار میبندند، کنترل دستوری قیمت است. این روش مختص دولت و وزیر خاصی نیست و بیشتر اوقات، نظر موافق نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز پشتوانه اجرای آن شده و میشود. در این روش، دولت سعی میکند قیمت خودرو را به صورت دستوری پایین آورده و به نوعی سرکوب کند تا مشتریان را راضی نگه داشته و مانع تبعات اجتماعی رشد قیمت در بازار خودرو شود. تا پیش از تصویب قیمتگذاری خودرو در حاشیه بازار (توسط شورایعالی هماهنگی اقتصادی قوای سهگانه) دولت در پوشش شورای رقابت قیمت خودرو را کنترل (سرکوب) میکرد. پس از این مصوبه اگرچه گمان میرفت دولت دست از سر قیمتگذاری خودرو بردارد، با این حال بازهم به مداخله در بازار ادامه داد و نگذاشت قیمتها را عرضه و تقاضا تعیین کند، نه دستور و بخشنامه.
در حالحاضر با وجود آنکه تصویب شده خودروهای داخلی تا پنج درصد زیر نرخ بازار قیمتگذاری شوند، دولت در قالبستاد تنظیم بازار اجازه اجرای مصوبهای را که خود پای آن را امضا کرده، نمیدهد. شاهد مثال تداوم دخالت دولت در بازار خودرو، همین فروش فوریهای روزانه خودروسازان است که محصولات آنها با چندین میلیون تومان پایینتر از نرخ بازار، به فروش گذاشته میشوند. اتفاقا یکی از ریشههای اصلی التهاب این روزهای بازار خودرو همین قیمتگذاری کماکان دستوری است که سبب شده فاصله قیمت کارخانه و بازار خودروها همچنان بالا و جذاب (برای دلالی و واسطهگری) باشد. هرچند در ظاهر این چنین است که دولت با سیاست دستوری خود اجازه نداده قیمت کارخانهای خودرو به بازار نزدیک شود و بنابراین سبب رضایت مشتریان شده است، اما ابهامات و البته واقعیتهای پنهان زیادی در این رضایتمندی وجود دارد. اولا اینکه واقعا مشخص نیست خیر این اقدام دولت به مصرفکنندگان واقعی رسیده یا دلالان و واسطهگران سود آن را به جیب زدهاند. ثانیا، دولت با تداوم سرکوب قیمت، زنجیره خودروسازی را به سمت زیان بیشتر هدایت کرده است. گفته میشود خودروسازان بیش از ۱۱ هزار میلیارد تومان (بنا به روایت انجمن خودروسازان ایران، ۱۶ هزار میلیارد تومان) زیان انباشته دارند که دلیل اصلی آن، سرکوب قیمت در بیش از یک دهه گذشته بوده است. بنابراین با ادامه سیاست سرکوب، رشد زیان خودروسازان کاملا محتمل است و تبعات آن دامان صنایع خودرو و قطعه و البته مصرفکنندگان واقعی را خواهد گرفت، کما اینکه گرفته است.وقتی خودروسازان نمیتوانند محصولات خود را با وجود مصوبه دولت، در حاشیه بازار بفروشند، نتیجهاش میشود واریز میلیاردها تومان سود به جیب دلالان و جولان آنها در بازار و تداوم زیاندهی صنعت خودرو. در چنین شرایطی، خودروسازها نمیتوانند پول قطعهسازان را سر وقت بدهند و بهتبع آن، تامین قطعات مختل و تولید کاهش پیدا میکند و اینجاست که بخش عرضه در مقابل تقاضا ضعیف و از دلش افزایش قیمت بیرون میجهد. از طرفی، قطعهسازان به ناچار و وقتی نمیتوانند پول خود را دریافت کنند، از کیفیت تولیدات میزنند و نتیجهاش میشود افت کیفی خودروها.