پشت پرده استعفای سرمربی تراکتورسازی تبریز چیست؟
ورزش11: محمد تقوی پس از خروج خود از جمع تیتیها، اقدام به افشاگری عجیبی کرد که چندپهلو و مغایر با اتفاقات رقم خورده در گذشته این باشگاه به نظر میرسید.
محمد تقوی با استعفای عجیب خود در بامداد پنجشنبه، به بازار نقل و انتقالات فوتبال ایران شوکی تازه وارد کرد، تا بالاخره مشخص شود که تیتیها برنامههای بزرگی را برای نیمکت خود در نیمفصل دوم رقابتهای لیگ برتر دارند و مشخص شود که آن اختلافاتی که رسانهها پیشتر مبنی بر تفاوت نگاه زنوزی و کادر فنی، پرده برداری کرده بودند، حقیقت داشته است.
ابتدا تصور میشد که محمد تقوی به دلیل فشارهای بیامانی که از سوی هواداران و البته کادر مدیریتی باشگاه بر رویش وجود داشت دست به چنین اقدامی زده است، اما پس از آنکه خبر توافق نساجی مازندران با این مربی در نشریات و رسانههای ورزشی مطرح شد، فرضیهای تازه به میان آمد و آن، بهانهجویی تقوی برای خروج از یادگار امام بود!
مشخصاً محمد تقوی به علیرضا اسدی وابسته بود، چرا که تنها چند هفته پس از جدایی او از باشگاه تراکتورسازی، این مربی اقدام به استعفا کرد تا در فرضیهای متفاوت با فرضیه قبلی، اینگونه به نظر بیاید که تقوی هرگز گزینه مدنظر محمدرضا زنوزی مالک تراکتورسازی نبوده و تنها بهواسطه اعمال نفوذ علیرضا اسدی توانسته بود به نیمکت تیتیها برسد، چرا که اسدی همواره به عنوان یکی از منتقدین بزرگ حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران شناخته شده است و خیلیها برکناری او را از تراکتورسازی، توطئهای صورت گرفته از سوی وی میدانند!
محمد تقوی در هر صورت از این جدایی چندان ضرر نکرد، او به باشگاهی دیگر منتقل شد و نسبت به اسم و رسمی که دارد با آرامش بیشتری در مازندران فعالیت خواهد کرد، اما بحث اصلی اینجاست که افشاگریهای او در اخبار ورزشی 19 شبکه سه سیما، خیلی جلوه مثبتی نداشت و به نظر میرسید که تقوی با فرافکنی سعی بر مقصر نشان دادن باشگاه در این جدایی داشت.
از سویی دیگر تقوی که مدعی رازداری در برنامههای باشگاه بود، به صورت علنی از حضور مربی بزرگ خارجی صحبت به میان آورد که این مسئله موجب ایجاد فشار بر روی خودش شده بود تا نتواند با تمرکز کارش را ادامه بدهد؛ محمد تقوی مربی بسیار زیرکی است! او قطعاً از مدتها پیش تصمیم به خروج از تراکتور داشته و مشخصاً توافقش با نساجی در بامداد امروز، بلافاصله پس از اعلام استعفا از حضور در تراکتور صورت نگرفته تا مشخص شود که تقوی از مدتها پیش به صورت مخفیانه در حال رایزنی با نساجی بوده و مدیریت باشگاه نیز از طرفی دیگر در حال پیدا کردن گزینهای بزرگ، برای رسیدن به ایدهآلهای خود بوده است، تا تیم کهکشانی و پرهزینه و پرمهرهشان به امان خدا رها شود و هرکس مسیر خودش را برود که قطعاً این مسائل در کسب نتایج نهچندان خوب نیمفصل اول لیگ بیتاثیر نبوده است؛ چه گاس هیدینگ، چه کارلوس کیروش، چه امیر قلعهنوعی و ... زمانی مربی ایدهآلی برای تراکتورسازی خواهند بود که همه چیز تحت عنوان یک هدف مشترک به پیش برود و به ندای قلب هواداران خود رجوع کند، چرا که آنها با جان ودل خود مسائل را حس میکنند و در اغلب اوقات متوجه برخی اتفاقات میشوند، فراموش نکنید که هواداران تراکتور از همان ابتدا یکی از سرسختترین مخالفین تقوی بر روی نیمکت خود تا به امروز بودهاند!